Friday, July 31, 2009

where are our children?

Source:Norooz website
مرداد 88
روزهای سخت شهادت عزیزان هموطنمان به دست دژخيمان را سپری مي کنیم

نوروز: برخی خانواده های زندانيان سیاسی حوادث اخیر با صدور بیانیه ای وضعيت خود را خطاب به عزیزان در بندشان چنین تشریح کردند:" روزهاي سخت دوري وبي خبري خانواده هاي مردان و زنان دربند از عزيزانشان، روزهاي سخت تر داغ ديدگي خانواده هاي عزيز شهداي جنبش سبز مردم ايران به دست دژخيمان از خدا بي خبر و روزهاي سخت همراهي با خانواده هاي گل هاي نوشكفته اين ملت سترگ كه هر كدام داغ شكنجه اي سبعانه و باورنكردني بر جسم و جان خسته خود دارند. روزهاي سخت و تلخ كينه ورزي و ناسپاسي نسبت به فرزندان خدوم انقلاب اسلامي كه در بينشان از خيل رزمندگان و جانبازان دفاع مقدس حضور دارند، سپري مي شود ."به گزارش نوروز، متن کامل بيانیه سوم، برخی خانواده های زندانیان سیاسی به شرح زیر است:بسم الله الرحمن الرحيم «الذين قالو ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكة الا تخافوا و لا تحزنوا» بيش از 40 روز از دستگيري هاي غيرقانوني فرزندان سربلند ايران عزيز، سربازان انقلاب اسلامي مي گذرد. روزهاي سخت دوري وبي خبري خانواده هاي مردان و زنان دربند از عزيزانشان، روزهاي سخت تر داغ ديدگي خانواده هاي عزيز شهداي جنبش سبز مردم ايران به دست دژخيمان از خدا بي خبر و روزهاي سخت همراهي با خانواده هاي گل هاي نوشكفته اين ملت سترگ كه هر كدام داغ شكنجه اي سبعانه و باورنكردني بر جسم و جان خسته خود دارند. روزهاي سخت و تلخ كينه ورزي و ناسپاسي نسبت به فرزندان خدوم انقلاب اسلامي كه در بينشان از خيل رزمندگان و جانبازان دفاع مقدس حضور دارند، سپري مي شود .هرچند فرارسيدن شعبان المعظم بارقه اي از اميد دردل خانواده هاي زندانيان سياسي بي گناه دربند بوجود آورد اما شواهد و قرائن نشان مي دهد كه مسئولين نظامي كه نام مقدس اسلام را با دادن هزاران شهيد با جمهوريت پيوند داده است، از شكستن حريم ماه هاي حرام هم ابا ندارند و علي رغم اين كه خون مظلوماني چون جوان آزاده«محسن روح الاميني» براي توجه دادن به مسئولين و نمايندگان مردم براي رسيدگي به وضعيت زندانيان بي گناه راه هايي را باز كرد و دستور پيگيري توسط رئيس قوه قضائيه داده شد، اما ادامه دستگيري ها و گزارش كميته ويژه مجلس شوراي اسلامي كه موفق به بازديد از محل نگهداري چهره هاي شاخص سياسي نشده اند، حاكي از آن است كه در روند رويارويي با اراده ملت، قرار نيست تغييرجدي حاصل شود. اينك ما خانواده هاي زندانيان سياسي، در آستانه ميلاد مسعود منجي عالم بشريت و عادل عدالت گستر، مهدي موعود، بار ديگر متذكر مي شويم كه بازداشت هاي غيرقانوني زنان و مردان و جوانان ديار سبزمان و ادامه آن هرگز به صلاح نظام اسلامي نيست و هر لحظه استمرار اين اعمال غيرقانوني هزينه هايي گزاف را بر آن تحميل خواهد كرد و تبعات منفي بيش از پيش به بار خواهد آورد . همچنين هتك حرمت زنان و دختران مسلمان را كه در طول تاريخ ايران بي سابقه بوده است، در هنگام دستگيري ها و پس از آن، شديدا محكوم كرده بارديگر با التجاء به علماي اعلام و مراجع عظام نسبت به عادي شدن اِعمال منكرات توسط مسئولين نظام در كشوري كه مدعي حكومت علوي است، هشدار مي دهيم و در پايان يادآوري مي نماييم كه همراهي و هم ياري اين جمع همبسته با همه خانواده هاي آسيب ديده و جريحه دار، به عنوان خانواده اي واحد و متحد تا تحقق كامل خواسته هاي قانوني ملت ايران كه آزادي بي قيد و شرط همه عزيزان دربندمان و محاكمه مسببان اين اَعمال غيرقانوني شامل هتك حرمت محروم كردن آنان و خانواده هايشان از حداقل حقوق انساني، شرعي و قانوني شان و بويژه ضرب و شتم و شكنجه هاي روحي و جسمي و در نهايت قتل برخي از آنان در زندان است، حفظ خواهدشد . جمعي از خانواده هاي زندانيان سياسي

Wednesday, July 29, 2009

One more victim is named

International Campaign 4 Human Rights in Iran reports:
(7 مرداد 1388) امیر حسین طوفان پور، متولد 1356 ، دارای یک دختر هفت ساله روز دوشنبه بیست و پنج خرداد (25/3/88) همراه با برادر دیگرش به حوالی میدان آزادی بودند. حدود ساعت بیست و سی دقیقه شب به بعد با دیدن درگیری و شلوغی در بخشی از خیابان از برادر که سوار بر موتور بود جدا می شود. تا نزدیک تجمع شود و خبری به دست بیاورد، ولی دیگر برنمی گردد. برادر که نزدیک صحنه بود با دیدن تیراندازی با موتور دور می شود و در جای دیگری منتظر می ماند ولی از امیر حسین خبری نمی شود. به خانه می آید و به همراهش زنگ می زند؛ جوابی نمی شنود تا اواخر شب که فرد ناشناسی به منزل مادرش زنگ می زند و به مادر منتظر او می گوید که دست امیر حسین تیر خورده و او را به بیمارستان حضرت رسول برده اند.

مادر و دیگر نزدیکان آن شب و روزهای دیگر بیمارستان ها را به دنبال او می گردند و خبری به دست نمی آورند . روز جمعه بیست و نه خرداد (29/3/88) با ناامیدی به پزشک قانونی در کهریزک مراجعه می کنند و عکس او را در کامپیوتر کشته ها می بینند و با دیدن جنازه تلاش شان بی ثمر پایان می گیرد.

ابتدا برای دادن جنازه دادگاه انقلاب زمزمه هایی از گرفتن حق تیر از ده میلیون تا پنچ میلیون می کنند که تلاش های مادرش ظاهرا ثابت می کند که او فردی کاملا عادی و غیر سیاسی بوده و دادن تاوان را منتفی می کنند. البته با این تعهد که هیچ گونه مراسمی در منزل یا مسجد برگزار نشود؛ جنازه تحویل خانواده داده می شود . جراحات جنازه شامل : تیرخوردگی ساق دست ، پهلو وکمر و نیز آثار کبودی در پشت گردن و زخمی عمیق در پشت سر بوده که داخل آن را با پنبه پرکرده بودند.و شکستگی کامل بازویی که تیرخورده بوده است. روی صورت هم بینی به نظر شکسته می نمائید.

امیر حسین روز یکشنبه (31/3/88) در قطعه 233 بهشت زهرا ردیف 152 شماره 34 به خاک سپرده شد و مراجع قضایی به خانواده به ویژه مادرش قول دادند که به جرایم قاتل یا قاتلین رسیدگی می کنند. و آن ها فقط از طریق قانون پیگیر ماجرا باشند که حتی شاید دیه هم به او تعلق بگیرد.

مادر امیر حسین از آن روز تا به حال صبح ها قبل از باز شدن درب بهشت زهرا بر سرگور او حاضر است وعصرها یک بار دیگر؛ در یک روز دو بار به آن جا می رود.

هیچ کس از چگونگی صحیح کشته شدن او چیزی نمی داند . همه چیز بر اساس حدسیاتی است که از روی جنازه گرفته شده . آنچه مسلم است او بعد از تیر خوردن زنده بوده و صحبت می کرده و گوشی همراهش را به فردی داده و پیغام زنگ زدن به مادرش را رسانده . او کشته شد و نامش را هیچ مرجع و محکمه ای دادخواهی نکرد. اما امید نزدیکان وحق جویان خلاف این است .

Crimes against humanity

The following report was received through a group email. We cannot verify the authencity of the claims but if true, these are crimes against humanity.

This is a translation of a note which someone published yesterday. He claims that he has been in a detention camp in south west of Tehran. Here is his observation:
I am not sure how to begin. Please forgive my typos and grammatical errors because I am in a rush and have to leave soon. It's 12:08 AM July 28, 2009.
Today morning, a few of my friends and I, narrowly escaped from a death camp. I am 21 years old and I was arrested about a month ago. I cannot believe I am free and alive right now. My friend and I were riding a motor bike and filming the street rallies using a cell phone when we got stopped and beaten by Basij militias. A woman tried to save us but she received her share of beatings as well. They pushed us into a van which was full of young people like ourselves, all beaten and bruised. After a while, the van took us to a police station, but we were kind of semi conscious that we did not realized where we were. They lined up every one next to a wall and a big guy counted and picked the even numbers and made two groups. That's when I lost contact with my friend and to this moment, I don't know what has happened to him.
They took my group to a camp called Kahrizak. You won't believe that there were over 200 people in single room, all beaten, bruised and wounded. Moaning and groaning could be heard from every corner. "What are they going to do with us? They might send us to a court or prison or something. I am pretty sure that could be better than this." I whispered to myself. There were no room to sit. All the walls were stained with blood.
I was thinking about my friend when I heard some guys crying. Apparently someone died as a result of excessive bleeding. Though, no one could move whereas we were all stuffed into a small room. At that moment, the guards came into the room and broke all the light bulbs and in the absolute darkness started to beat us with batons. They beat anyone who was the closest to them. They beat us for about half an hour and some people went into coma or maybe died.
Later they came back and lighted some flashlights into our faces and said "If you make noises, we will stick these batons up your asses." I couldn't believe what I was seeing. Maybe it was a nightmare. A guy called Suddeque, who apparently was their boss, took the body of a dead or unconscious man and leaned him against the wall and lighted his face with the flashlight. "We have been ordered to kill you all. You must be lucky not to die like this son of a bitch. Until the morning, if you die, you die and if you don't . . ." He said calmly. "You are blasphemists. Do you know what does that mean?" He added. Then he grasped into the hair of a teen-aged boy and asked him "Tell them what does that mean". "I don't know" the boy replied. "Oh yeah you damn do. Tell them, tell them what it means." he said while he was beating the boy. They boy went unconscious after a while. "It means devil, it means wrong doing. That's what it means." He shouted.
We lost 4 more guys in the next few hours. "You got no tooth brush, no toilets, no nothing here. Do whatever you want to do right here. Do you freaking understand?" He shouted again. Everyone there was suffering in some way. Broken hand or leg, swollen eyes, bruised body, open wounds but because of absolute darkness, we couldn't see anything. Later on, they gave us with some dry bread which we gobbled eagerly. After a few days, they released us because of the space problem they had. They had no room for more people, so they released some. I called my family using a stranger's cell phone and they picked me up on the street.
Here are the names of some people who died in there:
Hassan Shaouri (Student)Reza Fatahi (Student)Milad (No family name) The one who took him out first night.Morteza Salah-shourMorad AquasiMohsen Entezami.

Thursday, July 23, 2009

Is it true that some protestors have been killed by chemical bullets?

اطلا عات زیر از ایران ارسال شده است لطفا کسی هست که صحت و سقم انرا با اسناد و مدارک تائید کند؟
دستکاري پرونده مرگ کشته‌شدگان در بيمارستان رسول اکرم
شليک نوعي گلوله شيميايي از سوي لباس
شخصي‌ها که موجب سکته قلبي مي شود
فوري! فوري! فوري! يكي از دلايل اعتصاب كاركنان بيمارستان حضرت رسول و برخي از مراكز درماني ديگر دستور مقامات قضايي جهت دستكاري پرونده هاي كشته شدگان بود. طبق اطلاعات رسيده بيمارستانها دستور دارند كه علت مرگ كشته شدگان را فوت در حين عمل جراحي و يا سكته قلبي ذكر کنند. بر اساس اطلاعات رسيده برخي از پزشكاني كه از اين كار ممانعت و آن را خلاف قسم‌نامه‌ي پزشكي و مغاير با اصول ابتدايي حقوق بشر اعلام کرده‌ و از انجام آن سر> باز زده‌اند. در گزارش ديگري كه از برخي بيمارستان‌ها (به‌طور غير رسمي) منتشر شده تعداد سكته هاي مشكوك در جوان‌ها و نوجوان‌ها در چند روز اخير افزايش بي‌رويه‌اي داشته که در بررسي‌هاي انجام شده از سوي برخي مراكز درماني بيشتر اين افراد با درگيري‌ها ارتباط داشته و يا در آن به طور مشخص حضور داشته اند. در بررسي‌هاي انجام شده مشخص شد نيروهاي لباس شخصي از نوعي سلاح كه منحصرا شليك نوعي تير موسوم به ‌كريستال را به عهده دارد استفاده مي‌کنند که اين گلوله پس از اصابت به بدن ماده‌اي بر روي پوست رها مي‌كند كه سريعا وارد خون شده و پس از 24 ساعت منجر به سكته قلبي در فرد مي‌شود. در علم شيمي، كريستال عنواني عمومي به هر نوع ماده خالص در حالت اشباع از نظر ساختماني و شيميايي گفته مي شود. زخم اين نوع گلوله در ظاهر بسيار سطحي بوده و به‌صورت يك نوع كوفتگي و يا خراش همراه با تورم ظاهر ميشود اما پس از 24 ساعت تاثير مهلك خود را گذاشته و فرد مضروب را از پاي در مي آورد. نکته مهم اين است كه اين كشته شدگان در شمارش مرگ و مير حاصل از درگيري‌ها شمارش نمي‌شوند>

Amnesty International UK & Global Day of Action

Amnesty International UK
IRAN Global Day of Action: 25 July 2009
A global day of action for Iran is being organised by a coalition of civil society activists and concerned citizens to demand respect for the human rights of the Iranian people and to demonstrate worldwide solidarity with the civil rights movement in Iran.
In the UK, people will be meeting outside the Iranian embassy in London but actions are also due to be taking place across the world in solidarity with the Iranian people.
Amnesty International is lending its support to the event and members of the International Secretariat will be attending. If you are interested in taking part the details are as follows:
When: Saturday 25th July 2009, 1pm - 4pm
Where: Outside the Iranian embassy, 16 Princes Gate, London, SW7 1PT (Nearest tube stations: Knightsbridge (Piccadilly line) and South Kensington (circle, district and Piccadilly lines)
Other information: Anyone attending has been asked to wear BLACK rather than any other colour

Arab Human Rights Organisations solidarity with the Iranian People

22 July 2009
Arab Human Rights Organizations’ Statement
On the International Day of Solidarity with the Iranian People
We, the undersigned human rights organizations and advocates from the Arab region, express our utter condemnation of all forms of brutal repression undertaken by the Iranian authorities against large masses of the Iranian people involved in peaceful demonstrations and protests against the course and outcome of the Iranian presidential elections. The repressive acts led to the death of dozens and the detention of thousands, including members of political opposition, journalists, workers, people involved in civil society organizations, as well as human rights defenders. The detainees have been subject to different forms of maltreatment and torture intended to force them to make condemning confessions or to give statements to be broadcast by the state media to distort the image of the popular uprising. The Iranian government has used the latter statements to support its fallacious claim that any dissonance or upheaval around the elections is mere ly the result of a foreign ploy to target Iran. In this statement, the undersigned organizations emphasize their deep concerns that “show trials” of detainees may lead to unjust death sentences issued against them. The recent uprising, sparked by what is widely accepted as an engineered and fraudulent election, may be the greatest challenge to the thirty-year ruling regime in Iran. This theocratic-styled government is based on the rule of the jurisprudent, where all power remains in the hand of the Supreme Leader of the Islamic Revolution. Thus, all his judgments and acts are deemed holy, unquestionable and unchallengeable. In light of the widespread opposition to the actions of the Supreme Leader Ayatollah Khameneí, and the threat this popular uprising poses to the current Iranian government, we fear that the punishment for the alleged dissidents will be particularly cruel and unjust. The undersigned organizations regret that the Iranian people, who made enormous sacrifices to rid of themselves of the former dictatorial regime, must once more suffer through the equally tyrannical rule of the Islamic Republic. The worst violations characterizing the previous dark era have been incessantly resumed—namely through torture, arbitrary detentions, extra-judicial killing, and suppression of the political opposition, and social cultural freedoms - under the cloak of religious notions and authorities, which Iran’s ruling clerical elites take shelter. The undersigned organizations belong to a region where the peoples have lived through calamities under despotic regimes. These regimes would justify their tyranny as a necessary response to the conflict with Israel or the animosity of the West. Likewise, they seek to employ religion to enhance their corroded political projects, to camouflage the deeply rooted problems, or to block the path towards democracy and human rights in the Arab world. These catastrophic policies have only deepened external interventions and converted many of our countries into battlefields of civil war. We urge Iranian authorities to learn from the region’s bitter lessons. We look forward to the day when the government of Iran respects the rights of its citizens to freely express their opinions and peacefully assemble. Immediate measures should be taken to defuse the current crisis. Specifically, The government must release all detainees arrested since the post-election crisis began, and conduct fair investigations concerning claims of torture and ill-treatment. Perpetrators of such human rights violations must be prosecuted by Iranian courts. · The Basij militia, or plainclothes vigilantes, widely used by the Islamic Revolutionary Guard Corps (IRGC) to terrorize and brutalize the population into submission must be dissolved. · Independent investigations should be conducted concerning cases of likely extra-judicial murders and death sentences. International human rights missions should be allowed to enter the country as a first step to combat impunity with respect to crimes that have been committed. · Journalists and human rights defenders must be allowed to carry out their work unhindered, and government-ordered interruptions and surveillance of phone and internet communications must be halted.
Signatory Organizations:
Cairo Institute for Human Rights Studies. Alnadim Center for Treatment and Psychological Rehabilitation for Victims of Violence - Egypt. Alternative Development Studies Center - Egypt. Amman Center for Human Rights Studies. Andalus Institute for Tolerance and Anti-Violence Studies. Arab Penal Reform Organization - Egypt. Association for Human Rights Legal Aid – Egypt. Association Tunisienne des Femmes Démocrates – Tunisia. Bahrain Center for Human Rights. Committees for the Defense of Democracy Freedom and Human Rights - Syria. Conseil National Pour Les Libertés En Tunisie – Tunisia. Damascus Center for Human Rights Studies. Democratic Development Foundation – Egypt. Egyptian Child's Rights Center. Egyptian Organization for Human Rights. El-Khiam Rehabilitation Center – Lebanon. Filastiniyat Organization – Palestine Group for Human Rights Legal Aid - Egypt. Hesham Mubarak Law Center - Egypt. Human Rights Information and Training Center – Yemen. International Institute for Women's Solidarity – Jordan. Land Center for Human Rights – Egypt. Libyan League for Human Rights. National Observatory for the Freedom of Press, Publishing and Creation – Tunisia. National Organization for Human Right – Syria. New Women Research Center – Egypt. Organisation marocaine des droits de l'homme – Morocco. Palestinian Human Rights Organization – Lebanon. Sisters Arab forum for Human Rights – Yemen. Syrian Organization for Human Rights The Arab Center for the Independence of the Judiciary and the Legal Profession - Egypt. The Arab Network for Human Rights Information – Egypt. The Arab Program for Human Rights Activists The Bahrain Human Rights Society35. The Centre for Trade Union and Workers' Services – Egypt.The Egyptian Association for Community Participation Enhancement. The Egyptian Center for Economic and Social Rights. The Egyptian Initiative for Personal Rights The Human association for Human Rights – Iraq. Treatment and Rehabilitation Center for Victims of Torture – Palestine. Yemeni Observatory for Human Rights. Yemeni Organization for Defending Rights and Democratic Freedom.

Wednesday, July 22, 2009

Amnesty International Women's Action Network/ The Circle

Amnesty InternationalA Women's Action Network event

The Circle
by Jafar Panahi

When: Wednesday 26 Aug at 6.30 pm Where: Human Rights Action Centre, London

'Restrained yet powerful, devastating in its emotional effects. The Circle is a landmark in Iranian Cinema'. Kenneth Turan, Los Angeles Times.
The Circle begins with a black screen and the cries of a woman giving birth in a maternity ward. The newborn child is a baby girl, the grandmother moans 'the in-laws will be furious. They'll insist on divorce'. From day one, in other words, being female in a patriarchal theocracy like Iran marks you out as an inferior citizen. The director follows with deep empathy and compassion the thwarted efforts of several women to escape from a situation of entrapment within the system.
Winner of the FIPRESCI Award for best feature and the Golden Lion at the 2000 Venice Film Festival.
This screening will be followed by a discussion and Q&A with invited guests: Ann Harrison, Researcher on Iran at the International SecretariatDiana Nammi, Chair of the Iranian & Kurdish Women's Rights Organisation
Rouhi Shafii, Iranian writer and member of the Women's Action Network Committee
There is a requested £5.00 donation for this event. Book your place

Download event flyer

Global day of action

MEDIA RELAESE – COMMUNIQUE

UNITED4IRAN
GREENSCROLL
Time: 17:00 - 19:00
Date : Saturday 25th July 2009
Location: Place du Trocadéro

Time: 19:00 - 21:00
Date : Saturday 25th July 2009
Location: Champ de Mars: “Mur de la
Paix”

Two vital events are taking place in Paris back to back on Saturday 25th July. The first is an important show of international support for the Iranian people and the second is a move, unseen in the thirty year history of the Islamic Republic, whereby many thousands of Iranians have come together throughout the world to protest the injustices in Iran.

Global Day of Action – “United for Iran”
www.united4iran.com
An unprecedented wave of global citizen activism in solidarity with the people of Iran: Human rights activists are organizing a coordinated Global Day of Action on July 25, 2009 to demand respect for the human rights of the Iranian people and to demonstrate worldwide solidarity with the civil rights movement in Iran On July 25, many will participate in an event in one of more than 60 cities around the world. In Paris many will gather at Place du Trocadéro.
Nobel Peace Laureates, prominent Iranian poets & artists, and many others support the global day of action (alphabetical): Adolfo Perez Esquivel, Amnesty International, Archbishop Desmond Tutu, Betty Williams, Dariush, FIDH, Frontline, Human Rights Watch, International Campaign for Human Rights in Iran, Iranian League for Defense of Human Rights (LDDHI), Iranian Writers Association (in Exile), Ismael Khoii, Jody Williams, Mairead Maguire, Maz Jobrani, Nobel Women's Initiative, PeaceJam, Physicians for Human Rights (PHR), Reporters without Borders , Rigoberta Menchu Tum, Sean Penn, Shirin Ebadi, Simin Behbahani, The Arabic Network for Human Rights Information (ANHRI)


At the end of the “United for Iran” rally many will descend from the Trocadéro to the Champ de Mars, to join others in front of the Mur de la Paix* (‘Peace Wall’) for:

The Unveiling of the Longest Protest Banner in the World
www.greenscroll.info


The longest protest scroll in the world will be unveiled in Paris in a silent ceremony in solidarity with the “Green Wave” movement in Iran, and in protest to the fraudulent Ahmadinejad victory of the June 12th presidential election in Iran. In a spontaneous and unprecedented action many thousands of Iranians around the world organised themselves to let the world know, ‘Ahmadinejad is NOT Iran’s president’.

FACTS
The scrolls which are still arriving in Paris are being sewn together to make the longest protest scroll in the world. Some photos of signings are available on http://www.flickr.com/photos/green-scroll and numerous videos can be found on Youtube by searching “Green Scroll”.

§ Almost two kilometres in length now,
§ 190 cities participated around the globe
§ Signatures gathered in three days last week.
§ The scroll will tour the globe.
§ Paris is its first unveiling.
Background
On June 12th 2009 the Islamic Republic of Iran held its tenth presidential elections. With an overwhelming participation of 82% it had one of the highest voter turn-outs in the thirty year history of the Islamic Republic. This was a big clear YES for Change.

As the world has witnessed, throughout Iran millions of Iranians protested peacefully and in silence to get their stolen votes back. “Where is my Vote” became the motto on everyone’s lips. The world watched in horror when for two weeks, peaceful protesters were attacked brutally with knives, clubs and live ammunition. We all saw the tragic dying moments of ‘Neda’ as her puzzled gaze asked ‘WHY?’. Thousands of unidentified people remain in detention and held in degrading and inhumane conditions, with reports of the widespread use of torture by those who have been released; many who are injured have not sought medical treatment for fear of arrest by the security police present at hospitals. According to official figures 27 people have been killed - yet, and as events unfold, activists in and out of Iran are documenting far higher numbers of deaths.

With Iranian journalists in detention and the foreign press expelled, citizen journalism has taken a new meaning and films of the atrocities are still arriving for the world to see on YouTube and Facebook. In recognition of the importance of the flow of news the U.S. State Department requested that Twitter delay a scheduled maintenance to suit the Iranian time zone and President Obama took a live question from an Iranian cyber journalist during a White House press conference. Ordinary members of public remain in detention, human rights activists remain in detentions, politicians, writers, journalists remain in detention and now lawyers who have been representing the missing and the detained are also being arrested. The arrests are on-going …

With this backdrop, abroad the Iranian community, as well as, numerous other citizens concerned for human rights have organised themselves in order that the voice of a people which the Iranian authorities are attempting to smother at all costs be heard.

The idea of signing the longest political petition scroll in the world captured the imagination of Iranians outside Iran and became a global movement. The green scroll also carries the names of those within Iran who could not gather signatures freely to send to Paris.


CONTACTS

UNITED4IRAN
International Coordinator: Hadi Ghaemi (English/Persian) hadighaemi@iranhumanrights.org

Event Organiser: Behi: (French/Persian) +33 614 55 34 66
whereismyvote2@gmail.com
Hugo: (French/English) +33 612 38 36 42

Green Scroll
International Coordinator: Ali Tehrani (English/Persian) +33 628 21 70 09
atehrani@gmail.com

Event Organiser: Soudeh RAD (French/Persian) +33 628 21 70 09
soudeh.rad@gmail.com

*Mur de La Paix: Designed & built by Clara Halter et Jea-Michel Wilmott.
With sincere gratitude for theri permission and cooperation in the realisation of these two events
We cannot remain silent in the face of what is happening in Iran!
We would like to emphasise that
the Gatherings are not organised in support of any candidate and by no political parties
Paris Organising Committee: http://whereismyvote.fr

END Wednesday, 22 July 2009

Tuesday, July 21, 2009

Global Day of Action/Media Release

Media Release
Iran Elections: Global Day of Action
“Respect human rights of Iranian people”

Location: Islamic Republic Embassy, Princess Gate, Hyde Park, London……
Time: 13.00………..
Date: Saturday 25 July 2009

In solidarity with the Iranian people, citizens of the world will stand together stop human rights abuses in Iran and demand an end to state-sponsored violence which has resulted in the detention, kidnapping, rape and murder of many Iranians.

Background
On June 12, 2009 Islamic Republic held its tenth presidential elections. With the overwhelming 82 o/o participation, it had one of the highest voter turnout in its history of 30 years. The results which were hastily announced were not what people expected.
Ever since the world witnessed, throughout Iran millions protested peacefully and in silence to demand ‘Where is My Vote?’ Ever since, the world watched in horror state-sponsored violence against men, women of all ages who are indiscriminately attacked with knife, batons, teargas, pepper-gas, batons and live ammunition. Over 2000 people are kept in unknown detention centres. The tragic death of ‘Neda’, the disappearance and death of another young man ‘Sohrab Araabi’ whose body was delivered to his family after three weeks of relentless search, the recent brutal rape, killing and burning of another young woman, Taraneh Mousavi, who was abducted in daylight and in front of witnesses has added to the tragedy of the rigged election results.
The Global Day of Action is organised around the following demands:
1- Attract the attention of member states, United Nations, civil society and human rights organisations and the whole international community and to urge them to give sustained assistance to the plight of the Iranian people.
2- Immediate delegation of UN and international bodies to visit Iran and investigate the grave and systematic human right abuses.
3- Immediate release of political prisoners.
4- Stop state-sponsored violence and make accountable those who commit these crimes.
5- Freedom of press, assembly, peaceful rallies, all of which are guaranteed under the Islamic Republic Constitution.
Contacts :
Ms Rouhi Shafii : 07739988814
Ms Simin Roshan : 07787832261
Coordinator: Mr Hadi Ghaemi http://www.united4iran.com
End

25 JUly, worldwide day of support for the Iranian peolpe


حمایت دزموند توتو و دیگر برندگان جایزه صلح نوبل و هنرمندان و شاعران ایران از روز اقدام جهانی در سوم مرداد ماه
ادامه اعتراضات در ایران – افزایش حمایت های جهانی
آرچ بی شاپ دزموند توتو؛ برنده جایزه صلح نوبل درسال 1984 در مورد وقایع اخیر در ایران گفت " ما سرکوب و خشونت علیه مردمی که بطور مسالمت آمیز تجمع می کنند، تشدید محدودیت در آزادی های مدنی و زندانی کردن تعداد بیشماری از رهبران مدنی در ایران را محکوم می کنیم"
شیرین عبادی؛ مدافع ایرانی حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل در سال 2003 میلادی نیز گفت: "اگر که یک کشوری بخواهد که صادقانه از دموکراسی در کشور دیگری که تحت حکومت دیکتاتوری است حمایت کند، تنها کاری که باید انجام دهد حمایت از مبارزین آزادی در آن کشور است که برای نهادینه کردن دموکراسی در کشور خود بپا خاسته اند."
مایرید مگوآیر؛ برنده جایزه صلح نوبل در سال 1976 در مورد رفتار دولتمردان در ایران گفت:" مسئولین در ایران تعهدات کشور خود را نسبت به پیمان های بین المللی حقوق بشر نقض می کنند و قوانین کشور خود را نیز زیر سوال می برند."
جودی ویلیامز؛ برنده جایزه صلح نوبل در سال 1997 در مورد خواسته های جهانی حقوق بشر گفت: "ما خواستار آزادی همه زندانیان سیاسی هستیم، آنها باید دست از خشونت علیه معترضین بردارند و حقوق بشر و آزادی های مدنی در ایران را رعایت کنند."
سیمین بهبهانی؛ شاعره شهیری که در تهران اقامت دارد و اسماعیل خویی؛ شاعر مشهور ایرانی به روز جهانی اقدام برای حقوق بشر در ایران پیوستند، و داریوش؛ خواننده فهیم انسان دوست و نماد فرهنگ ایرانی در تجمع "اتحاد برای ایران" در واشنگتن دی سی برنامه هنری اجرا خواهد کرد.
دزموند توتو، شیرین عبادی، مایرید مگوآیر و جودی ویلیامز برای مصاحبه اعلام در دسترس می باشند.
در بیش از 55 شهر در سراسر جهان تجمعات و راهپیمایی های همبستگی در حمایت از حقوق بشر و حقوق مدنی مردم ایران و برای پایان دادن به خشونت در این کشور برگزار می شود. برای اطلاعات بیشتر و فهرست شهرهایی که در آنها برنامه های همبستگی سازماندهی شده است به وب سایت www.united4iran.org مراجعه کنید. برخی از سازمان های حامی روز اقدام جهانی حقوق بشر در ایران عفو بین الملل، دیده بان حقوق بشر، اف آی دی اچ، گزارشگران بدون مرز، کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، ابتکار زنان برنده حقوق بشر و پیس جم هستند و فهرست کامل سازمان های حامی در وب سایت در دسترس می باشد.


Sunday, July 19, 2009

Motocyclists attack people after Friday prayers

حمله پلیسهای موتور سوار به مردم روی پل گیشا بعد از نماز جمعه
http://www.facebook.com/video/video.php?v=100907779920272&ref=nf

Motocyclists attack people after Friday prayers

حمله پلیسهای موتور سوار به مردم روی پل گیشا بعد از نماز جمعه
http://www.facebook.com/video/video.php?v=100907779920272&ref=nf

Saturday, July 18, 2009

Friday prayers Iranian style!

On Friday July 17 thousands of people gathered in and around Tehran University to show their support for their elected candidates who were present at the main arena. As part of that they participated in the Friday prayers. The mixed-sex prayer has never been seen before! Simultaneously, the armed militia, the Basij and plain-clothes men attacked the peaceful crowd with teargas, peppergas, batons and even water hoses. The number of injured and detained is unknown. So far it has been reported that Ms Shadi Sadr, a prominent human rights lawyer was kidnapped in front of horrified on-lookers. While trying to resist, her Islamic robe was torn, her veil taken off and she was dragged into a van, while being beaten and the van sped off.





Amnesty International video

http://www.youtube.com/watch?v=eEwkrnw9g84

Thursday, July 16, 2009

Mourning mothers gather in the parks despite intimidation and arrests

فراخوان مادران عزادار برای سوگواری عمومی
شهادت سهراب اعرابی ، جوان 19 ساله، که در راهپیمایی آرام و مسالمت آمیز 25 خرداد در خیابان آزادی توسط نیروهای بسیجی به گلوله بسته شد را به ملت ایران و مادر داغدیده اش خانم پروین فهیمی یکی از مادران صلح ایران ، تسلیت می گوییم .
شنبه 27 تیرماه 88 چهارمین هفته ای است که مادران عزادار از ساعت 7 تا 8 غروب به نشانه ی عزاداری در پارک ها جمع می شوند و با سکوت و بدون هیچ گونه شعارو نوشته ای به یکدیدگر تسلیت می گویند و نشان می دهند روز و ساعتی که ندا آقا سلطان بیرحمانه به قتل رسید فراموش نمی شود . عجیب آنکه ، قلب سرشار از عشق سهراب نیز در غروب 25 خرداد مورد هدف گلوله دشمنان آزادی قرار گرفته است .
از آنجا که غروب روزهای شنبه نیروهای انتظامی به صورتی غیر قانونی مادران را در پارک های تعیین شده ، تهدید و از پارک ها بیرون می کنند و اگرکسی اطاعت نکند ، دستگیر می شود از همه ملت ایران ، زنان و مردان می خواهیم شنبه ها ساعت 7 تا 8 غروب به هر پارکی که مایل هستند برای همبستگی با مادران عزادار رفته و بهر شکل ممکن مادران را تنها نگذارند .
ودر صورت امکان ، پیاده روی کنند ، به یکدیگر تسلیت بگویند ،گل تقدیم هم کنند ، روی نیمکت ها آرام بنشینند ، ِروبان سیاه به در ختان آویزان کنند یا شمعی روشن کنند و بهر شکل ممکن با حفظ امنیت خود و دیگران همبستگی و اعتراض خود را به نمایش بگذارند .
و گزارش ها و عکس های خود را به وبلاگ مادران عزادار به آدرس زیر ارسال کنند .

ما تا آزادی فرزندان مان و مجازات قاتلان هموطنان مان از پا نخواهیم نشست .
وعده ما شنبه 27 تیر در تمام پارک های ایران مادران عزادار
24/4/88

Wednesday, July 15, 2009

Number of those killed in recent unrests far more than what the government announced


http://persian.iranhumanrights.org/
آمار کشته شدگان حوادث اخیر بسیار بیش از آن چیزی است که دولت ایران اعلام کرده است
· گزارش سه بیمارستان حداقل از 34 کشته تنها در یک راهپیمایی در تهران حکایت دارد در حالی که دولت تعداد کشته شدگان در حوادث یک ماه اخیر را 20 نفر اعلام کرده است
· مشاهده "صدها جسد" در سردخانه مواد غذایی توسط اعضای یک خانواده

24 تیرماه 1388 – اطلاعات رسیده به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران از برخی از بیمارستان های تهران و خانواده قربانیان، حاکی از این است که تعداد کشته شده ها در جریان راهپیمایی های اعتراضی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری 22 خرداد ماه توسط نیروهای امنیتی و نظامی بسیار بیش از تعدادی است که دولت ایران اعلام کرده است.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران اطمینان دارد که در روز 30 خرداد ماه زمانی که دولت اعلام کرد که 11 نفر در راهپیمایی کشته شده اند، فقط در سه بیمارستان تهران که در حوالی راهپیمایی در تهران بودند 34 جسد راهپیمایان تحویل سردخانه شده است. طبق گزارش، 19 جسد در بیمارستان امام خمینی، 8 جسد در بیمارستان رسول اکرم و 7 جسد در بیمارستان لقمان حکیم در همان شب 30 خرداد ماه تحویل سردخانه های این بیمارستان ها شده است. این اطلاعات توسط پرسنل این بیمارستان ها که به اطلاعات سردخانه دسترسی داشتند بدست آمده است.
این سه بیمارستان در مسیرراهپیمایی اصلی که نیروهای دولتی به روی تظاهرکنندگان آتش گشودند، قرار دارند. چندین بیمارستان اصلی دیگر در این مسیرها هستند که مطمئنا مجروحین و کشته شده های دیگری نیز به این بیمارستان ها منتقل شده اند.
ارون رودز؛ سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در این مورد گفت:"علیرغم تکذیب های رسمی و آشفتگی پیرامون تعداد افراد کشته شده، اطلاعات موثق از کشته شدن صدها نفر در جریان راهپیمایی ها حکایت می کند." رودز با تاکید بر این که "بر این اساس اینگونه بنظر می رسد که تعداد زیادی از کسانی که تصور می شود در مکان های نامعلومی در بازداشت هستند یا در بازداشت های بی ارتباط با دنیای خارج نگهداشته شده اند، احتمالا می توانند جزو کشته شدگان باشند" گفت:" اگر این مورد صحت داشته باشد، تاریخ در مورد این حوادث نه تنها بعنوان حادثه ای که در آن خشونت بسیار زیاد استفاده شده بلکه بعنوان یک کشتار دسته جمعی یاد خواهد کرد."
خانواده هایی که بدنبال اعضای ناپدید شده خانواده خود می گردند گزارش کرده اند که آنها به مجموعه هایی برده شده اند که در آنها "صدها" عکس از افراد کشته شده توسط مقامات برای تشخیص هویت جمع شده است، و برخی از آنها گزارش کرده اند که مجموعه هایی را که در آن ها تعداد بسیار زیاد اجساد بوده دیده اند. یکی از اعضای یک خانواده به خبرنگار وب سایت نوروز که به جبهه مشارکت تعلق دارد در روز 23 تیرماه گفت که:
"وی را به سردخانه ای در جنوب غربی تهران که مخصوص نگهداری میوه و محصولات لبنی بوده است برده اند و آلبومی دراختیارش گذاشته اند که تصویر صدها کشته در آن بوده است تا جنازه فرزندش را از بین آنها پیدا کند. به گفته وی دیدن تصاویر کشته شده ها نزدیک به نیم ساعت به طول انجامیده است. وی افزود در زمان خروج از این سردخانه پیکر صدها شهید را دیده است که در آنجا روی هم گذاشته شده بودند."
به گزارش وب سایت نوروز، برخی از خانواده ها را که به دنبال افراد ناپدید شده خانواده خود هستند، به محل نامعلومی دعوت می کنند و بعد از توجیه و تهدید آنها به آسیب دیدن دیگر اعضای خانواده و همچنین گرفتن تعهد مبنی بر عدم اطلاع رسانی در مورد مرگ فرزندانشان و امضاء اوراقی با این مضمون که تائید می کنند عزیزانشان بر اثر تصادف و یا دیگر حوادث طبیعی جان سپرده اند، جنازه های آنها را تحویل خانواده های داغدار می دهند.
به گزارش منابع مختلف در ایران، صدها خانواده همچنان در جستجوی اعضای ناپدید شده خود سرگردان هستند همانطور که مادر سهراب اعرابی دانش آموز 19 ساله ای که 26 روز سرگردان بود در حالی که ظاهرا سهراب در اثر تیراندازی درراهپیمایی روز 25 خرداد ماه کشته شده بود اما مرگ او در روز 20 تیرماه اعلام شد.
مادر سهراب در نوشته ای که رسما منتشر شده اشاره کرده است که چگونه او هر روز به زندان اوین و دادگاه ها سر می زده و تلاش می کرده تا اطلاعاتی در باره پسرش که ناپدید شده بود پیدا کند و حتی این جریان به جایی رسیده بود که او باور کرده بود که سهراب در بازداشت بسر می برد. ترجمه نوشته مادر سهراب که یک شهادت پر غصه تجربه دردناک خانواده های ناپدید شدگان است به انگلیسی که توسط کمپین انجام شده در وب سایت کمپین در دسترس است.
لیستی از 185 نفر از بازداشت شدگان روز 18 تیرماه که 36 نفر از آنها دختر هستند بر دیوار زندان اوین نصب شده است. به گفته منابع موثق در تهران، در همان روز تعداد بیشتری بازداشت شده اند که به سوله کهریزک که بازداشتگاه موقت در تهران است برده شده انداما اطلاعاتی در باره اسامی و تعداد این بازداشت شدگان داده نشده است.
در باره افراد بی شماری که در هفته های اخیر ناپدید شده اند و ممکن است بازداشت، مجروح و یا کشته شده باشند همچنان نگرانی های جدی وجود دارد. کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران به علت فقدان شفافیت و مسئولیت پذیری مقامات قضایی و ارگان های مربوطه، یکبار دیگر به کمیسیونر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، ناوی پیلای، پیشنهاد می کند که فورا هئیت ویژه ای را برای بررسی سرنوشت بازداشت شدگان و افراد ناپدید شده به ایران اعزام کند.

Monday, July 13, 2009

Another young man killed in custody in Tehran

کمپین بین المللی حقوق بشر خواستار حقیقت یابی در باره ناپدید شدگانی شد که در هاله ای از نیرنگ و دروغ، سردرگمی، و رعب و وحشت ایجاد شده گم شده است.
21 تیرماه 1388- کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران امروز گزارش داد که مقامات ایرانی، خانواده سهراب اعرابی، 19 ساله، را پس از گذشت 26 روز از ناپدید شدنش مطلع کردند که او در اثر تیراندازی به قلبش در جریان راهپیمایی کشته شده است.
پروین فهیمی؛ مادر سهراب که از اعضای مادران صلح است در این مدت 26 روز تلاش های گسترده ای برای کسب خبر در باره پسرش کرده بود و عکس های او را به همه زندانها، دادگاه ها و هر جایی که امکان داشته برده وخواستار روشن شدن وضعیت او شده بود. سرانجام در شامگاه بیستم تیرماه، پس از برگزاری یادبود دهمین سال جنبش دانشجویی، داگاه انقلاب آنها را احضار کرد تا با مراجعه به اداره آگاهی از میان عکس های فراوان اجساد، سهراب را شناسایی کنند. به گفته اعضای خانواده سهراب به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، جسد سهراب در روز 29 خرداد ماه یعنی 5 روز پس از ناپدید شدنش، به پزشکی قانونی تحویل داده شده است. سهراب اعرابی قرار بود که در تیرماه امسال در کنکور ورودی دانشگاه ها شرکت کند.
سهراب اعرابی در اثر تیراندازی به قلبش کشته شده است اما هنوز معلوم نیست که آیا او اول مجروح شده و به بیمارستان منتقل شده و بعد فوت کرده است یا اینکه در همان جریان راهپیمایی و بلافاصله پس از تیراندازی کشته شده است.
هادی قائمی؛ سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در مورد مرگ سهراب گفت:" اگر سهراب در اثر تیراندازی در روز 25 خرداد ماه در خیابان کشته شده است، چرا جسد او در روز 29 خرداد ماه تحویل پزشکی قانونی شده است؟" هادی قائمی با شدت تمام اعلام کرد که "ما خواستار یک تحقیق مستقل و یک پاسخگویی کامل در باره علت مرگ سهراب اعرابی و پیگیری مناسب توسط قوه قضائیه هستیم." قائمی تاکید کرد که "این تحقیق باید روشن کند که مقامات منتظر چه چیزی بودند و چرا این همه مدت طول کشید تا به مادرسهراب خبر مرگش را بدهند."
فقدان شفافیت و تاخیر محاسبه شده در خبررسانی در باره مرگ بدون هیچ توضیح سهراب، تنها باعث شده است که نگرانی ها در باره سایرکسانی افزایش پیدا کند که یاجزو ناپدید شدگان هستند و یا بازداشت شدگانی که بدون هیچ ارتباطی با خانواده و وکیل در وضعیت بی ارتباط با دنیای خارج به مدت یک ماه در بازداشت هستند. خبری مبنی بر بازداشت حدود 190 نفر در جریان تظاهرات در روز 18 تیر نیز این نگرانی ها را شدت داده است.
هادی قائمی در باره این نگرانی ها گفت:" بسیاری از خانواده ها در وحشت هستند که به آنها هم خبر مرگ عزیزانشان را در راهپیمایی ها بدهند در حالیکه حقیقت همچنان مبهم بماند." هادی قائمی تاکید کرد که " علاوه بر همه اینها، بی خبری از وضعیت ناپدید شدگان، برای خانواده آنها یک شکنجه است."

Saturday, July 11, 2009

Bereaved mothers continue to gather in the parks

بیانیه شماره 3 مادران عزادار 20 تیر 1388
مدرسه فمینیستی: بیانیه شماره سه مادران عزادار منتشر شد. برای پیگیری فعالیت های «مادران عزادار» می توانید به وبلاگ مادران عزادار به آدرس زیر مراجعه کنید:
http://mournfulmothers.blogfa.com/
بیانیه شماره 3 مادران عزادار
با همراهی و دلگرمی مادران و زنان جوان دومین برنامه سوگواری اعتراضی خاموش مادران در 4 پارک لاله – اندیشه – ملت و گفتگو در تاریخ شنبه 13 تیرماه 88 ساعت 7 تا 8 بعد از ظهر برگزار شد .
نیروهای پلیس که با ماشین های ون برای دستگیری در پارک ها مستقر بودند و از تجمع حتی سه نفره زنان جلوگیری می کردند ، مادران تا ساعت 8 بعد از ظهر پارک ها را ترک نکردند و نشان دادند که حق اعتراض دارند . سکوت زنان سیاهپوش در این پارک ها توجه مردم را بیش از پیش جلب کرده و پیام شان را دریافت می کردند .
با اینکه کلیه مادرانی که شنبه 6 تیرماه در پارک لاله دستگیر شده بودند با تلاش های خانواده هایشان و مادران عزادرا آزاد شده اند ، زینب پیغمبر زاده یکی از دختران عزیزمان درپارک لاله توسط نیرهای پلیس به صورت غیرقانونی بازداشت و پس از یک روز آزاد شد.
مادران عزادار این حرکت مدنی را تا رسیدن به خواسته های خود که آزادی فرزندان شان و مجازات قاتلین نداها ، کیانوش ها ، پریسا ها و فهیمه ها و ایمان ها می باشد ،

باش تا نفرین دوزخ
از تو چه سازد
که مادران سیاه پوش
داغ داران زیباترین
فرزندان آفتاب و باد
هنوز زسجاده ها
سر بر نگرفته اند !
" احمد شاملو
"
.
وعده ی ما شنبه 20 تیر پارک لاله – ملت – گفتگو و اندیشه ساعت 7 بعد از ظهر



-->

Demonstrations worldwide/8 July

Demonstrations of 8 July/Tehran
http://www.youtube.com/watch?v=74ErqJ96xJw
http://www.youtube.com/watch?v=74ErqJ96xJw
Students at Esfahan/Najafabad University
http://www.youtube.com/watch?v=WqAqbMqNsBU
Mothers of detainees in front of Evin prison
ttp://www.youtube.com/watch?v=pw4EboeGelQ
Vienna Demonstration on 8 July
http://www.youtube.com/watch?v=0WQD2Y2tCSs
8 July/London demonstrations
http://www.youtube.com/watch?v=uVt5XPF7hBA

Journalist Jila Baniyaghoob, prisoner incommunicado

مدرسه فمینیستی: روز چهارشنبه، 17 تیرماه جمعی از فعالان جنبش زنان با خانواده ژیلا بنی یعقوب دیدار کردند.
ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار و از اعضای کمپین یک میلیون امضاء و همگرایی جنبش زنان، پس از آغاز بازداشت گسترده روزنامه نگاران، فعالان اجتماعی و سیاسی، در روز 30 خرداد ماه به همراه همسر روزنامه نگارش (بهمن احمدی امویی) در خانه خود، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و روانه زندان شد. از دیگر زنان بازداشتی اخیر می توان به شیوا نظرآهاری، هنگامه شهیدی، مهسا امرآبادی، سمیه توحیدلو و... (و نیز کاوه مظفری از فعالان جنبش زنان) اشاره کرد. همچنین زینب پیغمبرزاده، فرناز کمالی، مریم بنی عاملی، سارا صباغیان نیز در سه هفته اخیر دستگیر و آزاد شده اند.
در این دیدار مادر ژیلا بنی یعقوب، عشرت اولیایی، درحالی که سعی می کرد از سرازیر شدن اشک های خود جلوگیری کند به جمع حاضران گفت: «همه جوانانی که امروز در زندان هستند مثل ژیلا فرزندان من هستند. در این 3 هفته ای که ژیلا و دامادم را زندانی کرده اند، جز یک بار که فقط یک دقیقه تلفن زد هیچ خبری نداریم. حتا وقتی تلفن کردن وقت نشد بپرسم کجاست و آیا در سلول انفرادی است؟ ما خانواده ها را در بی خبری کامل قرار داده اند نمی دانم فرزندم در چه وضعیتی به سر می برد.» مادر رنج کشیده ژیلا بنی یعقوب در ادامه افزود: «ژیلا همیشه دختر با روحیه ای است ولی به لحاظ جسمانی خیلی ضعیف است و برای همین واقعا نگرانم که بلایی سرش بیاید. روزها برایم تبدیل شده به انتظاری بی پایان در کنار تلفن و شب ها کابوس می بینم که نکند خدایی ناکرده بلایی سر ژیلا و دامادم بیاید. نگرانم، نگران همه جوانانی که امروز در بازداشت هستند، همه شان فرزندانم هستند.»
یکی از حاضران با ابراز همدردی با مادر ژیلا بنی یعقوب گفت: «ژیلا همواره در چهارچوب قانون فعالیت کرده است، چه موقعی که در مقام روزنامه نگار فعال بوده و چه در مقام فعال جنبش زنان. برای همین جای تعجب است که حاکمیت هیچ نوع صدایی را تحمل نمی کند و با برخوردهای فراقانونی و خشن، عمل می کند.»
یکی از خواهران ژیلا بنی یعقوب نیز گفت: «مادرم و من به هرجایی که فکر می کردیم ممکن است رد و نشانی از ژیلا و بهمن به ما بدهد مراجعه کردیم ولی هیچ کس به ما جواب نمی دهد. ما به زندان اوین، دادگاه انقلاب و نیز به مجلس برای دادخواهی نزد نمایندگان مجلس رفتیم. هر روز لیستی از کسانی که قرار است با قرار وثیقه یا کفالت، آزاد شوند روی دیوار دادگاه انقلاب می نویسند و مادرم هربار به امید این که نام ژیلا و بهمن را ببیند به آنجا می رود ولی هیچ نشانی از آنها نیست. دیگر واقعا نمی دانیم چه باید بکنیم.»
یکی دیگر از حاضران با اشاره به «غیرقانونی» بودن بازداشت ژیلا بنی یعقوب گفت: «ژیلا را که در تظاهرات دستگیر نکرده اند، بنابراین وقتی کسی را از خانه اش می برند، طبق قانون باید پیش از آن، احضاریه بفرستند، اما متاسفانه ما در همه برخوردهایی که صورت گرفته نمی بینیم که قانون، ملاک اقدامات آقایان باشد. برای همین واقعا تعجب می کنم چطور کسانی که خود باید مجری قانون باشند، غیرقانونی عمل می کنند و چطور از مردم انتظار دارند در چهارچوب های قانونی حرکت کنند. متاسفانه این ساختارشکنی ها از سوی مجریان قانون، به طنز تلخ جامعه ما بدل شده است.»
مادر ژیلا بنی یعقوب در انتهای این دیدار، خاطر نشان کرد: «من واقعا نمی دانم آنها از جان این روزنامه نگارانی که بازداشت کرده اند چه می خواهند، مگر این بچه های ما چه کرده اند؟ هر روز باید از صبح بیدار شوم و اشک بریزم. خانواده دامادم از شهرستان بلند شده اند آمده اند اینجا دنبال پسرشان. بعد هم دیدند که کسی جوابگو نیست. مادر دامادم دیگر از بی خبری، کلافه شده، کار ما این شده که با هم اشک بریزیم و از خدا بخواهیم که به دادمان برسد. حتا نگذاشته اند که بهمن یک بار با خانواده اش تماس بگیرد که لااقل مادرش از این همه دلشوره در بیاید.»
در این دیدار، همه حاضران ابراز امیدواری کردند که نیروهایی که غیرقانونی به بازداشت های گسترده دست زده اند، به قوانینی که خود وضع کرده اند احترام بگذارند و کلیه بازداشت شدگان را آزاد کنند

Friday, July 10, 2009

Suppresion in silence/سرکوب در سکوت

منبع گزارش: کانون دفاع از خقوق بشر در ایران
سرکوب در سکوت
اعلام نتایج غیر منتطره‌ی انتخابات، که بسیاری از آن با تعبیر کودتا یاد کردند، اعتراضات گسترده‌ای را در همه‌ی شهرها و دانشگاه‌های کشور در پی داشت، گرچه گاه شدت سرکوب در شهرستان‌ها با توجه به جمعیت به مراتب کمتر این شهرها نسبت به تهران، بسیار بیشتر بوده است، اما گزارش اندکی از شدت سرکوب در دیگر شهر ها داریم.آنچه در ادامه می‌آید روایتی است کوتاه از
اعتراضات دانشجویی دانشگاه گیلان
تصویری از خیابان
تکه فیلمی دارم از لحظه ی بحرانی زندگی ام. بغل دستی ام با موبایلش گرفته. تصویر دوستم، نفس های دختر رو به رویی ام، جیغ های پشت سری ام و صدای خودم، تصویر آشفته خیابان، پلیس ها ، لباس شخصی ها، همه و همه ضبط شده. تصویری است که خاطره ام را با خود حمل می کند، از فردای تجمع علوم پایه ده ها بار آن را دیده ام و واکنش ها و سکانس ها را تحلیل کرده ام.ده ها بار خودم را سرزنش کرده ام که به جای بشارت دادن اتمام واقعه، باید و باید در آن مهلکه شعار مرگ بر دیکتاتور می دادم. بارها تصویر محو و گذرای لباس شخصی های خیابان را نگاه کرده ام و سعی کرده ام در همان عبور شهاب وار، رگه هایی انسانی را در چشمان مبهمشان پیدا کنم و خود را قانع کنم که آنها در چه شرایطی حاضر شده اند ما را سنگ باران کنند. در کنار تکه فیلم سکانس هایی دارم از آن روز و دیگر روزها.
همه چیز از یکشنبه صبح شروع شد. از لحظه ورود به دانشگاه نگهبان ها کارت های دانشجویی مان را کنترل می کردند.جلوی دانشکده فنی که رسیدیم با زنجیره دانشجویانی مواجه شدیم که شعار حمایت از موسوی و ابطال انتخابات سر می دادند.سیل جمعیت از دانشکده فنی به انسانی و از آنجا به مرکزی سرازیر شد. سیاست وزارت علوم در شهرستان ها این بوده که با برگزاری امتحانات دانشجوها را سر کتاب نگه دارد. در روز یکشنبه با شکستن در دانشکده انسانی امتحانات این دانشکده لغو شد و ساعتی بعد پرتاب گاز اشک آور در مقابل ساختمان مرکزی سبب شد تا دانشجوها نیز اشیایی را به سمت ساختمان مرکزی پرتاب کنند.

گزارشی از مراسم 18 تیر تهران

گزارشی از مراسم 18 تیر-تهران
منبع گزارش: خبرنامه گویا
حتی آن تهديد بی شرمانه فرمانده پليس تهران - که در مورد احتمال راهپيمايی مردم در سالگرد ۱۸ تير- گفته بود: «هرکس بيرون بيايد خردش می کنيم» هم کسی را نترساند. نه اينکه نيروهای ضدشورش و چماقدارهای بی رحمی که عليه مردم در خيابان ها جنايت می کنند ناتوان باشند، نه، اين مردم ايرانند که حالا هر کدام به تنهايی يک قهرمان هستند. آن ها ديگر نه از باتوم و چماق می ترسند و نه از گلوله مستقيم آن جانی ها (که فقط و فقط سر و صورت جوانان و دختران معترض را نشانه می روند) وحشتی دارند.

گرچه دولت از ترس ادامه يافتن و حتی بالاتر گرفتن اعتراضات مردمی، به بهانه آلودگی هوا کشور را در حدود يک هفته تعطيل کرده بود؛ ولی باز بودند کسانی که فريب اين نيرنگ آشکار را نخورده و از تهران خارج نشدند. نرفتند تا در پنجشنبه ۱۸ تيرماه، باشکوه ترين سالگرد واقعه خونين حمله لباس شخصی ها به کوی دانشگاه را با حضور خود در خيابان های نزديک به ميدان انقلاب تهران گرامی بدارند. ياد ۱۸ تير که می رفت در روزمرگی و دلزدگی عمومی ايرانيان به دست فراموشی سپرده شود، مثل يک خون تازه از رگ های شهر جوشيد و به شکل مشت های گره کرده برابر ظلم و استبداد قد علم کرد.
عصر پنجشنبه کنترل بسياری از نقاط پايتخت از دست نيروهای سرکوبگر تا دندان مسلح خارج شد و مردم موفق شدند يک پيروزی تاريخی را در دفتر جنبش جديد خود ثبت کنند. صحنه هايی که در اين روز خلق شد، کم از آنچه در يک ماهه اخير رخ داده بود نداشت. هم باز خيل موتورسواران چماق دار و لباس شخصی های مسلح وحشيگری را به اوج رساندند و هم مردم، مردم و باز هم مردم بودند که حماسه آفريدند و زنان، نوجوانان و جوانان و حتی سالمندان با دست های خالی از شرف و حق مسلم خود دفاع کردند. پنجشنبه ۱۸ تير روزی بود که بعدها درباره اش به نسل های آينده خواهيم گفت: آن روز ما همه سلطان بوديم. خيابان ها پر بود از ما، ما مردم، که برابر گلوله های داغ و گرگ های قلاده بريده پا پس نکشيديم.
در خيابان جمالزاده يک گروه از موتورسواران به قصد ترساندن مردم، با چماق های بالا گرفته به سمت تجمع کنندگان هجوم آوردند. ولی وقتی با پايداری مردم (که مثل هميشه زنان در صف اول شان ايستاده بودند) مواجه شدند، از سر ناتوانی با سلاح کمری به سمت آن ها نشانه رفتند. يکی که روی موتور ايستاده بود و با کلت به سمت مردم نشانه می گرفت، با هو شديد مواجه و خوب خجالت زده شد. نه، ديگر حتی گلوله هم بر اين قهرمان ها کار گر نيست.
در چهار راه ولی عصر، گروه زيادی از مردم زير سقف يک ايستگاه اتوبوس بی.آر.تی جمع شده بودند. بين شان جوان کم ديده می شد؛ اغلب زن بودند و بچه و پيرمرد و پيرزن. نه شعار می دادند و نه حتی تحرک کوچکی. چه اتفاقی افتاد و چرا فرمانده گروهی از چماقدارها دستور داد به سمت اين زنان و بچه های بی دفاع حمله کنند؟ انگار که به يک گروه خطرناک رسيده باشند، اول با چماق به جان شان افتادند و بعد وقتی ديدند بيرون آمدن آن زنان و پيرترها که زير دست و پا افتاده اند طول می کشد، داخل ايستگاه اسپری فلفل زدند. از آن صحنه ها بود که تا به چشم خود نبينی محال است باور کنی... در ايستگاه زن و بچه بود که گريه می کرد و بيرون می ريخت. همه اشک می ريختند و روی زمين می نشستند و چندتايی هم آنقدر حال شان بد بود که دراز کشيدند کف خيابان. ناله و نفرين بود که به آسمان می رفت. راستی آن اسرائيلی ها که می گويند در غزه جنايت ها کردند، اگر اين صحنه ها را ببينند چه می گويند؟!
از ميدان انقلاب تا اين چهار راه، نيروهای پليس حکم مترسک را داشتند. در عوض تن گروهی از لباس شخصی ها کاورهايی پوشانده بودند که پشت شان نام پليس نوشته شده بود؛ اسم بدنامی برای پليس و شرف لگد مال شده اش! اين گروه در خيابان آزادی، انقلاب و خيابان ها و کوچه های اطراف دانشگاه در جنگ و گريزی بی امان با جوانان، گاه غالب می شدند و گاه مغلوب. و اين پيروزی های کوچک، مثل نجات و بيرون کشيدن يکی از زير ضربات وحشيانه باتوم های آن درندگان، چه شيرين بود.
در انتهای بولوار کشاورز پيرمردی که آمده بود تا التماس کند و پسرکی را از زير لگدهای دو لباس شخصی بيرون بکشد، با حمله آن ها مواجه شد. دست پيرمرد را پيچاندند و انداختندش روی کاپوت ماشينی و زدند، دوتايی زدند... نه،‌ با زبان التماس نمی شود با اين درنده ها سخن گفت. ديگر تاب تماشا و عافيت طلبی نبود. مردم حمله کردند؛ ‌زن ها، دختران نوجوان، مردانی که به غيرت شان برخورده بود. آن وقت تماشايی بود فرار گرگ های زخم خورده ای که حالا فهميده ايم سخت از اتحاد ما می ترسند، از ما مردم می ترسند.
پيوند سالگرد ۱۸ تير با جنبش تازه مردم ايران، چنان کارزار پر شکستی برای دشمنان مردم ساخت که تا روزها (و اگر عمرشان قد بدهد تا سال ها) کابوس اين روز رهايشان نخواهد کرد...

Thursday, July 9, 2009

Makhmalbaf speech at the European Parliament

http://www.youtube.com/watch?v=d1Af6yTJ-Kc

What is the role of women's movement at present?

goftego ba Shahla Lahiji:
http://www.zanschool.net/spip.php?article2761
safbandiye niruhaye ejtemaee dar entekhabat/ Farha Sharafi:
http://www.zanschool.net/spip.php?article2762
10 roozi ke iran ra larzand / Noushin Ahmadi
http://www.zanschool.net/spip.php?article2740
sokhanrani Narges Mohamadi:
http://www.zanschool.net/spip.php?article2757

UCLA/ Remember the people

http://www.youtube.com/watch?v=HXzyrz0zXcU

پاسخ به برخی سوالات

برخی دوستان سوالاتی در مورد طومار کرده اند که در اینجا تا انجا که میشود به انها پاسخ میدهیم

1- در لندن ما بیشتر امضاها را در تظاهرات روزانه و هفتگی روبروی سفارت ایران جمع اوری کرده ایم ضمن انکه بسیاری از ایرانیان اقدام به جمع اوری امضا بصورت فردی از دوستان و اشنایان ایرانی و خارجی کرده اند.
2- در شهر های دیگر انگلیس نیز با ما تماس گرفته اند و قرار است طومار های امضا شده را جمع اوری و به ادرسهائی که بزودی
اعلام خواهد شد بفرستند
3- برخی دوستان خواهان نوشتن شعارهای متفاوتی روی طومار هستند. باید توجه داشته باشید که ایده این طومار از درون ایران امد و انها بودند که پیشنهاد کردند که همه دور یک شعار واحد جمع شویبم و ان برسمیت نشناختن اقای احمد نژاد به ریاست جمهور ایران است. همه ما شاید بسیاری خواست ها ی دیگر داشته باشیم اما شاید بهتر باشد با گامهای ارام به پیش رویم و امیدوار باشیم که در ایندهای نه بسیار دور به انچه که ایرانی ازاد و اباد وفارغ از عهد جاهلیت و درنده خوئی دست یابیم
4- دوستانی خواسته اند که از ایرانیان مقیم امریکا بخواهیم در نوشتن طومار سهیم باشند. ایده تهیه طومار بطور وسیع در وب سایتهای مختلف تبلیغ شده است و ما امیدواریم در وقت کمی که تا تاریخ 26 ژوئیه برای این برنامه همه ایرانیان طومارهای خود را به پاریس و یا لندن بفرستند تا بهم دوخته شوند و اماده برای مراسم.

TV show confessions inhumane and unacceptable

Source:www.roozonline.com
گزارش
پنجشنبه ۱۸ تير ۱۳۸۸
اعتراف گیری در مصاحبه روز با صاحب نظران
رفتاری متعلق به اعراب عصر جاهلیت

فرشته قاضي
در حالی که رسانه های حامی دولت کودتا با راه اندازی تبلیغات رسانه ای، خبر از اعترافات فعالان سیاسی و روزنامه نگاران بازداشت شده اخیر می دهند، محمدخاتمی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی ضمن تقبیح "این عمل غیرانسانی" آن را متعلق به "دوران جاهلیت عرب" دانسته و از این که احمد جنتی در نماز جمعه تهران به این اعترافات ساختگی استناد کرده ابراز تاسف کرده اند. در همین ارتباط، محمد سیف زاده حقوقدان و داریوش قنبری نماینده مجلس در مصاحبه با روز اعترافات در زندان را فاقد مبنای حقوقی و در جهت اهداف سیاسی خاص دانسته اند.
از 22 خرداد تا کنون بیش از صدها فعال سیاسی و روزنامه نگار بازداشت شده اند. این افراد که تاکنون به وکیل دسترسی نداشته اند، در شرایطی کاملا ایزوله و تحت فشارهای روحی و جسمی شدید قرار دارند. برخی از اخبار حکایت از آن دارد که مسوولیت رسیدگی به پرونده این بازداشت شدگان برعهده سعید مرتضوی، دادستان عمومی و انقلاب تهران است؛ مسئله ای که بیش از پیش بر نگرانی نخبگان و افکار عمومی می افزاید.
تاکنون دو روزنامه نگار در مقابل خبرنگاران خودی و رسانه های حامی احمدی نژاد مجبور به بیان سناریویی شده اند که ربطی به واقعیت ها ندارد. از سوی دیگر روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، چند روزی است مطالبی را به صورت سریالی تحت عنوان اعترافات بازداشت شدگان منتشر می کند؛ هر چند که در دو مورد، گاف عجیب این روزنامه نشان از این داشت که این نوشته ها صرفا جنگ تبلیغاتی سیاسی است تا اعترافاتی واقعی.

مصداق افترا
دکتر محمد سیف زاده، وکیل دادگستری و عضو کانون مدافعان حقوق بشر با سیاسی دانستن اعترافات مطرح شده به روز می گوید: به استناد تبصره ذیل ماده 188 قانون آیین دادرسی کیفری، تا زمان صدور حکم قطعی، به هیچ عنوان نمی توان اسم، مشخصات، اعترافات و تحقیقات صورت گرفته علیه متهم رامنتشر کرد و اگر روزنامه ها یا صدا و سیما دست به چنین کاری بزنند به استناد همین تبصره، آنچه که منتشر کرده اند مصداق افترا بوده و باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرند.
این حقوقدان با اشاره به اصل 38 قانون اساسی تاکید می کند: مطابق این اصل قانونی اعترافاتی که در یک فضای نا سالم حاصل می شود هیچ گونه ارزش قانونی ندارد و نمی توان این اقاریر را در دادگاه بنا قرار داد.
وی می افزاید: اینکه چرا با وجود نص صریح قانون به چنین کاری دست می زنند بیشتر یک نوع تبلیغات سیاسی برای از میدان راندن حریف سیاسی است وگرنه معنا ندارد چیزی راکه قانونگذار آن را جرم میداند، آقایان انجام دهند.
صالح نیکبخت، سخنگوی انجمن دفاع ازحقوق زندانیان نیز معتقد است "با توجه به سوابقی که در فقه اسلام وجود دارد و نیز اصل 38 قانون اساسی، باید گفت که اینگونه اقرارها ارزش حقوقی ندارند."

اعتراف گیری ها جواب نمی دهد
در همین راستا داریوش قنبری، سخنگوی فراکسیون خط امام مجلس معتقد است: اعتراف‌گیری از چهره‌های سیاسی بازداشت شده پس از انتخابات و پخش آن در واقع به سمت تداوم یافتن اوضاع است و باعث نگرانی می‌شود.
این نماینده تاکید دارد که با اعتراف‌گیری‌ها به این شکل و با اهداف خاص، می‌خواهند مسایلی را به جامعه القا کنند که کار صحیحی نیست و بیشتر به سمت تحریک فضا پیش می‌رود.
داریوش قنبری با بیان اینکه این اعتراف گیریها جواب نمی دهد می افزاید: مردم و افکار عمومی احساس می‌کنند که این اعترافات تحت فشار صورت گرفته است و این به نفع نظام نیست.
عماد حسینی، عضو فراکسیون خط امام مجلس نیزبه سایت پارلمان نیوز گفته است که اعتراف‌گيري و پخش اين اعترافات بعد از انتخابات فضا را به سمت شعله‌ور شدن پيش مي‌برد. وی همچنین هشدار داده است که نباید با اعتراف گیری به شبهات دیگر دامن بزنند.

بی خبری قوه قضاییه
در این راستا خبرنگار روز با دفتر آیت الله شاهرودی، رئیس قوه قضائیه ایران تماس گرفت و این سوال را طرح کرد که با توجه به اینکه بازداشت شدگان اخیر هیچ گونه دسترسی به وکیل نداشته اند و حقوق شهروندی و قانونی این افراد کاملا نقض شده است چگونه برخی روزنامه ها از اعترافات رنگارنگی خبرمیدهند که مدعی هستند از سوی این افراد مطرح شده است؟ یکی از اعضای دفتر آیت الله شاهرودی که حاضر به معرفی و سمت خود نشد، در پاسخ گفت: این مسائل اصلا ربطی به ما ندارد؛ از دادستانی پی گیری کنید.
به سراغ دادستانی رفتیم و با دفترسعید مرتضوی، دادستان تهران تماس گرفتیم. در آنجا هم یکی از اعضای دفتر او گفت: بروید از روزنامه ای که این اعترافات را چاپ کرده است پی گیری کنید.
البته او نیز حاضر به گفتن اسم و سمتش در دفتر دادستانی نشد اما مدعی شد که بازداشت شدگان به هیچ عنوان تحت فشار و شکنجه نیستند. این عضو دفتر مرتضوی همچنین در پاسخ به خبرنگار روز که خواستار مصاحبه با مرتضوی شده بود به نقل از مرتضوی گفت: "تشریف بیاورید اینجا درخدمتتان هستیم و با شما کار هم داریم."
در همین راستا امروز با 12 نماینده مجلس هم تماس گرفتیم و همین سوال رامطرح کردیم؛ اما هیچ کدام حاضر به پاسخگویی نشدند و در پاسخ به اینکه شما نماینده همین بازداشت شدگان نیز هستید و موظفید حقوق شهروندی آنها را پیگیری کنید، اغلب آنها گفتند: در این مورد بخصوص نمی توانیم اظهار نظر نمائیم مگر اینکه از قبل آمده بازداشت شدن باشیم.

Global Day of Action for Human rights in Iran

July 25: Global Day of Action for Human Rights in Iran

(July 8, 2009)



Human rights activists are organizing a coordinated Global Day of Action on July 25, 2009 to demand respect for the human rights of the Iranian people and to demonstrate worldwide solidarity with the civil rights movement in Iran. Major human rights organizations have sponsored the event. Around the world, people will gather in solidarity with the Iranian people following over a month of intensified state repression against citizens peacefully demonstrating for their rights. Many have been murdered in the streets, many hundreds have been beaten and injured, and at least 2,000 are thought to have been detained. The Global Day of Action is a not affiliated with any partisan political agenda, and is aimed at securing the internationally recognized rights of the Iranian people. The organizers believe that while political questions facing Iran can only be resolved by the Iranian people themselves, the violent repression of their internationally guaranteed human rights are of concern to people all around the world. The Global Day of Action is organized around the following core demands: 1- That the international community uphold the Iranian people’s human rights as a matter of international concern, and that the UN Secretary General should immediately appoint a delegation to travel to Iran to investigate the fate of prisoners as well as many disappeared persons; 2- The immediate and unconditional release of all political prisoners and prisoners of conscience, including journalists, students, and civil society activists; 3- An end to state-sponsored violence, and accountability for crimes committed; and 4- Freedom of assembly, freedom of expression, and freedom of press as guaranteed by the Iranian constitution and Iran’s obligations under international covenants it has signed. Initial sponsors of the Global Day of Action are: Shirin Ebadi, 2003 Nobel Peace Laureate; Iranian League for Defense of Human Rights (LDDHI); International Campaign for Human Rights in Iran; Human Rights Watch, Reporters without Borders; Amnesty International USA; Nobel Women's Initiative; Omid Advocates for Human Rights.
For more information: · contact Hadi Ghaemi; phone +1 917 669 5996 , email: united4iran@gmail.com · visit http://www.united4iran.org/ for the latest information and list of participating cities.

Tuesday, July 7, 2009

10 Nobel Laureates to the UN Secretary General to appoint an envoy for Iran

Here is the appeal of 10 Nobel Laureates to the UN Secretary General to appoint special envoy to Iran. The Farsi version is attached. http://www.nobelwomensinitiative.org/news http://www.cnn.com/2009/WORLD/meast/07/07/iran.nobel.laureates/

Press Release/UN experts gravely concern by mass arrets in Iran

PRESS RELEASE
UN experts gravely concerned by mass arrests in Iran
7 July 2009

GENEVA – Six independent United Nations experts* again call upon the Government of the Islamic Republic of Iran to uphold its international obligations to ensure that the human rights of all individuals are protected following the presidential elections in the country.
“We also encourage Iran to honour its standing invitation to the UN experts to conduct official visits to the country, by accepting the outstanding requests made by several Special Procedures mandate holders to allow international independent scrutiny of the current situation,” said the six mandate-holders in a joint statement.
Despite recent concerns expressed by five UN experts and those expressed by the High Commissioner for Human Rights, about the possible use of excessive police force and violence employed by some militia members during opposition protests in the past weeks, freedom of expression and peaceful assembly continue to be undermined and the situation of human rights defenders is increasingly precarious.Freedom of expression and the situation of human rights defenders
Hundreds of individuals, including human rights defenders, journalists, students, clerics and opposition supporters have been injured and arrested in recent weeks following clashes with security forces and members of the Basij militia. The safety of defenders has deteriorated considerably in the aftermath of the elections, most significantly in reaction to denunciations of human rights abuses reportedly committed by security forces. Interference with broadcasts and online coverage of protests, the expulsion of several foreign journalists as well as restrictions on the freedom of journalists to move and report freely has stifled freedom of expression in the country.
Excessive use of force
Since 12 June 2009, at least 20 people have been killed and hundreds of others seriously injured in clashes with security forces which allegedly used live ammunition and rubber bullets to disperse protests. The experts recall that the use of force must be exercised with restraint and only once non-violent means have been exhausted. In addition, the use of firearms by the security forces is prohibited, except in self-defence or defence of others from an imminent threat of death or serious injury. Independent investigations into the actions of the security forces have yet to be carried out.
Mass arrests
The legal basis for the arrests of journalists, human rights defenders, opposition supporters and scores of demonstrators remains unclear, giving rise to concerns of arbitrary detentions of individuals legitimately exercising their right to freedom of expression, opinion and assembly.
The majority of those arrested are reportedly being detained at Tehran ’s Evin prison, where many are being held incommunicado without charge or access to legal representation or their families. The experts are concerned about the risk of enforced disappearances given that the whereabouts of many of those arrested remain unknown.
The six experts reiterate their grave concern about reports of killings, ongoing arrests, use of excessive police force and the ill-treatment of detainees. The experts strongly urge the Government of Iran to uphold its obligations under international law to protect human rights in the country.
ENDS
(*) The six human rights experts are Manuela Carmena Castrillo, Chairperson-Rapporteur of the Working Group on arbitrary detention; Philip Alston, Special Rapporteur on extrajudicial, summary or arbitrary executions; Frank La Rue, Special Rapporteur on the promotion and protection of the right to freedom of opinion and expression; Manfred Nowak, Special Rapporteur on torture and other cruel, inhuman or degrading treatment or punishment; Margaret Sekaggya, Special Rapporteur on the situation of human rights defenders; Santiago Corcuera, Chairperson-Rapporteur of the working group on enforced and involuntary disappearances.
For further information, please contact Orlagh Mc Cann at omccann@ohchr.org or +41 (0)22 917 9738
Office of the High Commissioner for Human Rights - Media Unit, Rupert Colville, Spokesperson: + 41 22 917 9767Xabier Celaya, Information Officer: + 41 22 917 9383
For inquiries and media requests: press-info@ohchr.org

A video bworth to watch

پریای نازنین تقدیم به فرشتگانی که برای حقوق بسیار ابتدایی انسانی رنج کشیدند. با صدای سهیل نفیسی http://www.youtube.com/watch?v=KD2nYfE0MoY

A poem sent from Iran, written during the Mongul invasion of Iran

شعری از سيف الدين فرغانی که آن را خطاب به سپاهيان مغول سرود


هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد

هم رونق زمان شما نیز بگذرد

باد خزان نکبت ایام، ناگهان

برباغ و بوستان شما نیز بگذرد

تیغتان چو نیزه برای ستم دراز

این تیزی سنان شما نیز بگذرد

چون داد عادلان به جهان در،بقا نکرد

یداد ظالمان شما نیز بگذرد

در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت

این عوعو سگان شما نیز بگذرد

آنکس که اسب داشت غبارش فرو نشست

گرد سم خران شما نیز بگذرد

زین کاروان سرا بسی کاروان گذشت

ناچار کاروان شما نیز بگذرد

این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید

نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد

بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم

تا سختی کمان شما نیز بگذرد

پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست

هم بر پیادگان شما نیز بگذرد.

Monday, July 6, 2009

Sit-in political strike at Amnesty International Centre

اعضای گروه تحسن وروزه سیاسی با اعتقاد بر حرکت سبز جنبش مردم ایران تصمیم داریم از صبح روز دوشنبه 6 ژوییه تا عصر پنجشنبه 9 ژوییه شبانه روز درمقابل سازمان عفو بین المل ل گرد هم آییم تا حمایت خود را به عنوان قطرهای از دریای پر خروش دمکراسی و آزادی خواهی در ایران وهمچنین همراهی و همدردی خویش را با خانواده های جان باختگان صدمه دیدگان و مردم آزادیخواه ایران اعلام نماییم.
ما به هیچ حزب و گروهی وابستگی نداریم و به همین دلیل همراه داشتن هر گونه پرچم و نشان سیاسی بر اساس مجوزی که صادر گردیده است ممنوع میباشد و متخلفین در اختیار پلیس بریتانیا قرار میگیرند
حمایت شما موجب قدر دانی و سپاس ماست
جمع متحصنین لندن

Address: Amnesty International UK
17-25 New Inn Yard, London EC2A 3EA

Open letter to the European Parliament

توضيح: نامه زير براي روساي سه ارگان اتحاديه اروپا بزبان انگليسي و فرانسه نوشته شده است. كه ترجمه آنرا را بفارسي در ذيل مي بينيد. براي تحت فشار قرار دادن ارگان هاي اروپائي براي پيشبرد يكسري خواسته ها لازم است طيف وسيعي از سازمان ها، احزاب و تشكل هاي دمكراتيك سياسي، فرهنگي، اجتماعي و حقوق بشري ايرانيان پاي نامه سرگشاده زير، امضاي تشكل هاي خود را چنانچه با مضمون نامه موافق باشند بياورند. لطفاً هر تشكل هم نام فارسي و هم نام لاتين و هم آدرس خود را براي آدرس هاي اي-ميل زير بفرستند. جمع آوري امضا تا پايان سه شنبه هفت ژولاي خواهد بود. لطفاً نامه را در اختيار طيفهاي مختلف ايراني كه مي شناسيد قرار دهيد.
با احترام
ايرانيان ساكن بلژيك
دوشنبه ساعت 12 ظهر
با ما لطفاً به آدرس هاي زير تماس بگيريد:
iranianbelgique@yahoo.fr

Faro1341@yahoo.fr

TELE: 0032/476-551832
===================================================================نامه مشترك خطاب به:
رئيس ادواري شوراي اروپا آقاي فردریک راین‌فلد؛
كميسيون اروپا خوزه مانوئل باروسو؛
رئيس پارلمان اروپا آقاي هانس پوترینگ؛

آقايان عزيز،
ما، نمايندگان طيف گسترده اي از سازمان هاي اجتماعي، فرهنگي و سياسي ايراني در اروپا ، مايليم مراتب امتنانمان را از اتحاديه اروپا بخاطر مواضع متخذه اش در چند هفته گذشته در دفاع از حقوق بشر و دمكراسي در ايران، ابراز داريم. بيانيه هاي شما توسط تمامي كساني كه در ايران در مبارزه اند تا رژيم را به عقب نشيني از كنترل تماميت خواهانه( توتاليتاري) و پذيرش خواست مردم وادارند، ارج گذاشته شده اند.
مبارزه ي جاري در ايران مبارزه ي دشواري است. شما، علاوه بر صحنه هاي خشونت باري كه بر صفحه هاي تلويزيون اروپا مي توانسته ايد شاهدشان باشيد، از دستگيري چندين هزار نفر از مردم و اعمال شكنجه يا ديگر اشكال وحشيانه و رفتار توهين آميز با بسياري از آنان آگاه هستيد. از پس از انتخابات اخير حداقل ده ها نفر كشته شده اند. رژيم احمدي نژاد با به ميدان آوردن بسيج و ديگر گروه هاي شبه نظامي خود هر حركت مسالمت جويانه اي كه مردم به آن دست مي زنند، را با خشونت، از جمله با تجاوز به خانه اشخاص و بلوك هاي آپارتماني براي باز داشتن مردم به مراوده با يكديگر از پشت بام، پاسخ مي گويد.
چنان كه اطلاع داريد، شوراي نگهبان قانون اساسي پس از چندي تعلل، اكنون بر نتايج انتخابات صحه گذاشته است. به اين ترتيب راه براي افراطيون رژيم گسترده شده است.
البته تا در هم شكستن مبارزه هنوز راه بسياري باقي است، و مبارزه هنوز حاميان بسياري حتي در درون نهادهاي جمهوري اسلامي، كه هيچگاه چنين منقسم نبوده است، دارد.
موضع ما به عنوان ايرانياني كه در خارج از ايران اقامت دارند، اين است كه انتخابات 12 ژوئن بايد با حضور ناظران بين المللي تجديد گردد، اين يگانه موضع به لحاظ اخلاقي و سياسي قابل دفاعي است كه معتقدان به دمكراسي و حكومت قانون مي توانند اخذ كنند.
براي ما قابل درك است كه اتحاديه اروپا از فراخوان صريحي براي تجديد انتخابات اكراه داشته باشد. موضع پرونده اتمي يكي از نگراني هاست، همچنان كه موضع تعادل ژئو پولتيك در خاور ميانه نيز نگراني ديگري است. ما همچنين دردمندانه از ميراث تلخ بجا مانده از مداخله خارجي در امور كشورمان آگاهيم و مي دانيم كه رژيم با چه سهولتي مي تواند از اشتباهات تاريخي رخداده بهره گيرد.
با اين وجود، معتقديم كه اتحاديه اروپا مي تواند و بايد در اين لحظه تعيين كننده انجام دهد. عليرغم آنچه آقاي احمدي نژاد مي گويد، جمهوري اسلامي – خاصه اگر افكار عمومي بين المللي و مطالبات خود مردم در ايران توامان گردند- نسبت به افكار عمومي بين المللي حساس است. بطور خاص، موضعي كه بر احترام به حقوق جهانشمول بشر مي باشد، در قياس با موضعي كه صرفاً بر منافع ژئوپولتيك استوار است، موثرتر بوده و به دلگرمي بيشتر مردم در مبارزه جاري شان خواهد انجاميد.
اتحاديه اروپا مي تواند از طريق يك رشته اقدامات، كه خللي در اهداف استراتژيك آن در منطقه وارد نخواهد آورد، فشار بر احمدي نژاد را افزايش دهد:
- اولاً با فراخوان به عمل در سطح سازمان ملل متحد، از جمله فراخوان اجلاس ويژه شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد. چنين اجلاسي بايد به نوبه خود به انتصاب يك گزارشگر ويژه در وضع حقوق بشر در ايران و اعزام هيات مشتركي از اين گزارشگر همراه با ديگر گزارشگران ويژه موجود به ايران بيانجامد. مد نظر گزارشگر ويژه در امور شكنجه و ديگر رفتارها يا مجازات وحشيانه، غير انساني و توهين آميز، گزارشگر ويژه در اعدام هاي غير قانوني، صحرائي ( بدون طي مراحل عادي) و خودسرانه، گزارشگر ويژه در آزادي عقيده و بيان، و گزارشگر ويژه در موضع مدافعان حقوق بشراند؛
- ثانياً، با احضار سفير ايران به اتحاديه اروپا براي ديدار با شوراي وزيران امور خارجه اتحاديه اروپا و مطالبه مشترك آزادي فوري تمام دستگير شدگان پس از انتخابات 12 ژوئن؛ احضار سفراي ايران در 27 كشور عضو براي طرح همين خواسته؛
- ثالثاً، با گسترش ممنوعيت ويزاي اتحاديه اروپا چنان كه مسئولان مقدم نقض حقوق بشر در رژيم آقاي احمدي نژاد را شامل گردد. منظور تمام فرماندهان كل و منطقه اي نيروهاي امنيتي (پاسداران) و ميليشيا (بسيج) هستند و نه فقط آناني كه به داشتن ارتباط با پرونده اتمي مظنون اند؛ و با فراخواندن شوراي امنيت سازمان ملل به دست زدن به اقدامي مشابه در سطح سازمان ملل؛
- رابعاً، با فراخواندن شوراي امنيت به گسترش تحريم هاي مالي عليه نهادها و افرادي كه مسئوليت مقدم نقض حقوق بشر در ايران تحت رژيم آقاي احمدي نژاد را به عهده دارند؛
- خامساً، با تهديد به پذيرش، و با پذيرش ديگر اشكالي از تحريم هاي سياسي در سطح بين المللي كه مي توانند به طرد رژيم و تضعيف اعتبار آن كمك كنند. بي آنكه به مردم آسيب برسانند. اين اشكال مي توانند از جمله تحريم هاي ورزشي را – خاصه در كشور فوتبال دوستي چون ايران مي تواند موثر عمل كند، شامل شوند؛
- سادساً، از طريق ارتباط مستقيم با مجلس ايران، پيشنهاد اعزام نمايندگان پارلمان اروپا به ايران در خلال چند هفته آتي، به منظور بحث پيرامون وضع حقوق بشر و حفظ راههاي باز براي ديالوگ و مراوده با مجلس.
ما واقفيم كه مبارزه مردم ايران براي آزادي، دمكراسي طولاني تر از آني خواهد بود كه اميدوار بوديم. اما اين مبارزه اي است برگشت ناپذير، و مردم ايران آناني را كه در اين مبارزه به حمايت برخاستند، به ياد خواهد سپرد. ما اميدواريم اتحاديه اروپا اين مسير بحق را بر گزيند.
با احترام
علي صمد هماهنگ كننده از طرف
"ايرانيان ساكن بلژيك"امضا كنندگان متن نا

Harassment of bereaved mothers in the parks/another woman activist detained

Source:www.roozonline.com
گزارش
یکشنبه ۱۴ تير ۱۳۸۸
روز گذشته در پارک لاله تهران
زینب پیغمبرزاده دستگیر شد


روز گذشته زینب پیغمبرزاده، فعال زنان و دانشجویی، درپارک لاله تهران، که یکی از چهار قرارگاه مادران عزادار برای سوگواری کشته شدگان خردادماه امسال بود، دستگیر شد.
به گفته یکی از عابرانی که در محل حاضر بوده، دیروز زینب پیغمبرزاده فعال کمپین یک میلیون امضا، که همراه دو تن از دوستانش در پارک لاله در حال راه رفتن بوده اند، توسط ماموران حاضر در پارک صدا زده شده اند. او از اینکه وی را به نام خوانده اند یا نه اظهار بی اطلاعی می کند و می گوید از حرفهای بعدی که زده شد دانستیم که فقط یک نفر از آن سه نفر را خواسته و بعد سوار ماشینش کرده اند.
این رهگذر که خودش نیز برای دعوت گروهی به نام مادران عزادار به پارک لاله رفته بود می گوید: در مدتی که من در پارک لاله بود نیروهای انتظامی و لباس شخصی ها در همه جای پارک دیده می شدند. اما نه زدو خوردی را خودم دیدم و نه بازداشتی به جز همین یک مورد که بعد دانستیم نامش زینب پیغمبرزاده است صورت گرفت.
وی ادامه می دهد: او را در حالی که همراهانش به شدت نگران و شاکی بودند و با آنها برخورد تهدید آمیزی می شد، بردند و تا جایی که من فهمیدن کسی خبر نداشت به کجا برده شد. این رهگذر همچنان از وضعیت پارک لاله در روز گذشته می گوید: مردم آمده بودند و حضور زنان در پارک چشمگیر بود و می شد فهمید که خیلی ها برای مراسم آمده اند . اما نشان یا شعاری با کسی نبود که آنها را از مردم عادی متمایز کند و تنها چیزی که بارز بود این بود که ماموران به هیچ کس حتا افراد تنها اجازه نشستن دور آبنمای پارک را نمی دادند.
از سایر پارکهایی نیز که قرار بود روز گذشته میعادگاه مادران عزادار باشد، خبرهای مشابهی از حضور افراد و بویژه زنان رسیده است. "مادران عزادار" گروه مستقلی هستند که خود را با نام مادرانی که فرزندانشان در حوادث بعد از انتخابات 22 خردادماه 88 در ایران آسیب دیده، گم شده یا "شهید" شده اند معرفی می کنند . مریم ک. که در پارک گفت و گو حضور داشته در مورد دعوت کنندگان این گروه می گوید: آنها را نمی شناسم و مهم هم نیست که نامشان چیست. دعوت آنها حرف دل همه ما بوده است. امروز دهه شصت نیست که حتا اجازه سوگواری برای عزاداران داده نشود. مردم راه خودشان را پیدا می کنند.
این زن که می گوید از فعالیتهای اجتماعی تاکنون فقط بیانیه کمپین یک میلیون امضا را امضا کرده، تصریح دارد: از ساعت حدود 6 به پارک گفت و گو رفتم. از گیشا (نخستین ورودی بعد از کانال) وارد شدم. با این که پارک شلوغ نبود و هوا خیلی گرم بود، اما تمام فضا پر از ماموران بود. چشم که می چرخاندی ، ماموران سبز پوش نیروی انتظامی و چند نفر لباس شخصی تعدادشان از مردم عادی بیشتر بود. وارد پارک که شدم دیدم داخل پارک هم هر گوشه و کنار ، ماموران دیده می شدند. حتا به داخل پارک هم ماشین پلیس را برده بودند. دو ماشین ون پلیس هم در ضلع شمالی پارک قرار داده بودند که به طور عادی قابل دیدن نبود اما از زاویه های خاصی می شد آن را دید. از همان ماشینهایی که در تجمع های این روزها مردم را سوارش می کردند و می بردند.
مریم ک. ادامه می دهد: مردم کم کم آمدند. می شد در بین جمعیت دختران و زنانی را دید که با بطری های آب و کفش کتانی مشخص بود که برای حضور در مراسم آمده اند. اما هیچ نشانه دیگری نبود. نه شعاری، نه نوشته ای ، نه رنگ سبزی. همه سعی می کردند عادی باشند و انگار برای گذراندن یک روز معمولی آمده اند. همین طور هم شد. خیلی از افراد واقعا خبر از چنین مراسمی نداشتند و با خانواده هایشان برای گذراندن وقت آمده بودند و برای همین با تعجب از پلیسها می پرسیدند شما برای چه اینجایید؟ و آنها هم گاهی جواب سربالا می دادند. کم کم حضور پلیس و مردم در کنار هم چنان عادی شد که پلیسها را می توانستی گوشه و کنار پارک ببینی که روی چمنها با باتومهای کنارشان نشسته اند. طوری که به دوستم گفتم ببین آنها هم برای اعتراض با سکوت روی چمنها نشستند!
مریم ادامه می دهد : ما خبر امروز را در اینترنت و سایتها دیدم و با دوستانمان قرار گذاشتیم هریک به پارکی برویم. البته هنوز از پارک ملت خبر نداریم ولی از پارک اندیشه خبر رسیده که وضعیت مشابهب داشته است. یعنی مردم و ماموران در کنار هم مراسم سوگواری را در آرامش و سکوت برگزار کرده اند

Sunday, July 5, 2009

قابل توجه دوستان در ایران

دوستان با سلام
تعداد قابل توجهی ار شما مایلید که نامتان به پارچه ای که ما در حال جمع اوری امضا هستیم اضافه شود. لطغا به ادرس ما نامتان را ایمیل کنید ما در قطعات جداگانه نامهای شما را مینویسیم

UN to investigate crimes in Iran post election

Urgent Action
Friday 26 June 2009
UN - Iran

The United Nations must investigate in the violent attacks against protesters
Iranian families are still without any news on the whereabouts of their relatives who were arrested or hospitalized during last week’s protests. The two main hospitals in Tehran are reportedly submitted since a few days to pressure exerted by the police and Bassijis in order to prevent doctors to deliver medical certificates to the people injured, a document that is necessary to demonstrate in the future the violence they were subjected to.
In addition, reliable sources within the health sector report that there are 20 bodies in the mortuaries of those hospitals, in connection with the protests.
The authorities, in view of the widespread international condemnation of the violence against peaceful protesters, announced eight deaths among the Bassijis, five days after the events. The authorities purposely circulate false information regarding the responsibilities for last week’s serious violence against protesters. E.g. the state radio-television pretended that the young girl killed by bullets and whose picture was on the internet worldwide (Neda Agha-Soltan) has been killed by CIA agents, present among the protesters.
Last but not least, any attempt to denounce the serious human rights violations perpetrated in the wake of the election is severely repressed: we remain without information about the whereabouts of a number of journalists and human rights defenders who were arrested last week [1]. In addition, Ms. Shirin Ebadi has been threatened with legal suits in the pro-government media for having drawn the attention at the UN and EU levels to the human rights situation in her country. .
Five independent UN experts have voiced their grave concern regarding the use of excessive police force, arbitrary arrests and killings during the past weeks in the Islamic Republic of Iran. They called upon the authorities to fully guarantee the rights to freedom of expression and assembly throughout the country. The UN High Commissioner for Human Rights also expressed her concern following reports of arbitrary arrests and illegal use of excessive force by semi-official forces and recalled to the Iranian government its obligations under international human rights law. The UN Secretary General expressed dismay at the post-election violence, particularly the disproportionate use of violence against civilians. He urged an immediate stop to the arrests, threats and use of force.
In this context and in view of the objective difficulties to collect reliable information from the ground, FIDH and LDDHI calls upon the UN Secretary General to appoint a special representative on Iran, with the mandate to notably inquire in the recent events in order to establish the responsibilities for those dead and injured during the peaceful protests. The result of this inquiry could be included in the Secretary General forthcoming report on the human rights situation in Iran to the UN General Assembly, next Fall. “This dark episode of Iran’s history will remain alive in memories: those who are responsible for those serious human rights violations of the right to life, to physical integrity and to safety will have to be accountable for their acts. This includes both those who implemented the orders and those who gave the orders”, concluded Karim Lahidji, FIDH Vice-President and President of LDDHI.
Notes :
[1] See Observatory Press Release on 22 June 2009.

TV 'confession' shows and what goes on in Iran's prisons.

Is no news good news?

No one knows how many people were arrested, detained, kidnapped or killed in the post-election Iran. No one knows how the detainees are being treated in custody, except the terrifying story of an 18 year old man who was released in Shiraz with marks of horrific tortures all over his body and injuries due to being repeatedly raped by his interrogators(reported in the Guardian). Whether this young man will ever be able to live a normal life is in serious doubt but ar least we now know what people should expect from the coup leaders and their henchmen. We now know how they torture people to force them to appear on TV shows to 'confess' to their 'crimes' and their 'affiliation' with foreign elements! We also know that these methods have long lost their credibility, not only with the opposition inside and outside Iran and the world as a whole but even among the majority of the ruler's own supporters.



What remains is the worry to the whereabouts and the fate of those in detention, or the number of people killed and buried in unknown graves. Families of thousands of students, workers, women activists, journalists and ordinary people are going through hell as they are left in the dark to the fate of their loved ones.


Jila Bani Yakoob, editor of Focus on Women website and the winner of Courage Journalism Awards was taken away along with her husband, Bahman Ahmadi Amuie from their home, and except one phone call in the first few days, no news are given of their whereabouts, the charges against them and their safety.


The coup leaders have acted as any coup leader had acted anywhere in history before them. What distinguishes this coup from other coups is the unprecedented resilience of the people and their elected leaders. What has determined the coup leaders to act so monstrously is the determination of the people to discredit the Teneth election. This is the mile stone. People's unity and their srtength to say No to the coup and its notoriuos, humiliated leaders. History will forever remember the determination of a nation which against the brutal repression of its best people is standing firm to say No to the election-coup.

The tenth government is illegal

منطقی ترین شعار تا کنون...
مليحه محمدي
منطقی ترین شعاری که تاریخ مبارزات مردم ما پس از جنبش ملی شدن صنعت نفت تا کنون برای مبارزه مرحله ای خود آفریده است، همین شعار "عدم مشروعیت دولت دهم" است اگر با حشو و زوائد قرین نشود، اگر دوستان از سر دوستی نکشانندش به زیر مطالبات بلند مدت و بنیادی، و کم رنگش نکنند.
در باره این گرفتاری بزرگ اپوزیسیون ایرانی که در پای فشاری بر خواسته های بحق خود همواره بی قرار بوده است و در هر لحظه، همه حقوق خود را خواسته است، بحث طولانی و سابقه داری میان مدافعان آن تفکر و برخی چون من معترض به آن نگرش، در صفحات مجازی و کاغذی رسانه ها، به ویژه در خارج از کشور به عمر این مهاجرت جریان داشته است. من از جانب این تفکر معترض حرف زده و می زنم و خوشا که امروز با امیدواری!
ما هر دو طرف پرتوان و بی سرانجام یکدیگر را از چاه و چاله های راه بیم داده ایم. آنها ما را از محافظه کاری و افتادن در دام تقلیل گرایی، و ما آنان را از دام تمامیت خواهی که پی آمدش به گمان مان و شکست پروری است و نشر نامرادی و لاجرم مردمی هر روز بیزار تر از مشارکت سیاسی. دوستان به نوبه خود معتقد بودند که در هر فرصتی طرحِ طرد تمامیت نظام جمهوری اسلامی فرصتی است که به ویژه اینجا در خارج از کشور نباید از دست داد. اما مشکل از آنسو خود را در عمل و سریعتر از استدلال گاه الکن ما نشان می داد زیرا که آنان در همان حال به درستی معتقد و خواستار پیوند فعالیت های خود با تلاش های داخل کشور بودند. اما شیوه طرح شعار های رادیکال و غیر ممکن شان در واقع دیوار حائلی بود میان توانایی ها و ممکنات واقعی در داخل کشور. زیرا اغلب موجب ترساندن آنان از پذیرش حتا ضمنی هر گونه همراهی و همپوشی با مبارزین خارج از کشور می شد و در نهایت هر دو سو امکان بهره مندی از توانایی های یکدیگر را از دست می دادند.
اما اینک ما شاهد رویداد مبارکی هستیم که در سایه همگرایی داخل و خارج و بر بستر تأکید خردمندانه و بی نظیر بر واقعیات جاری دارد نقش می بندد.
مردم به میدان مبارزه دموکراسی خواهی به شیوه ای نوین و دموکراتیک پای نهادند، علیرغم پس زدن قاطع هر موجی که اقتدارگرایان، جتنی مدار ها، شریعتمداری چی ها، برای ایجاد خشونت و اغتشاش می فرستادند، تا پای جان بر مطالبه خود پای فشردند و وقتی عزم دشمنان غافلگیر شده را بر گذشتن بیرحمانه و خائنانه از جان و زندگی خویش سنجیدند، اینک هوشمندانه گامی و فقط گامی! پس نهاده اند تا روحیه ها را از دو سو دیگر کنند. خود را بسازند و "احمدی نژادی"ها را چنانکه سرنوشت شان هست، گمراه رها کنند.
این آتش زیر خاکستر، این عقده هایی که به حکم تاریخ و اینبار به فرمان عقل آفریننده، راه می جوید تا باز برآید، دریافتنی تر از آن است که فقط مخالفان و منکران نظام ببینند. ورود هر روز چهره های تازه تر و تا کنون بر کنار از این عرصه ها، به میدان ِ هشدار و تذکر و حتا نصیحت و همدردی، دارد لحظه ها را در برابر چشمان اقتدارگرایان به شماره می اندازد.
این "لحظه" و این موقع را اما آزادیخواهان در هر صف و جبهه ای، با هر اندیشه ای، در داخل یا خارج از کشور به درستی و به دقت می بینند و می سنجند. در ظرف زمان مجموعه شرایط فعلی "لحظه" است اما این لحظه دارد با ظرافت تقسیم می شود. "عدم مشروعیت دولت دهم" شعار پرقدرت این لحظه است و نه حتی برکناری و نه حتی ابطال انتخبات که شعار درست روزهای پیش بود و در دل این شعار است.
شعار عدم مشروعیت دولت احمدی نژاد را با قدرت و پیگیر پیش بردن به جنبش این امکان را می دهد تا علیرغم هر چه که در چهار سال آینده اتفاق بیافتد، بازیگر دائم صحنه سیاست روز باشد؛ با پیگیری این شعار، آینده ترسناک چهارسال دولتی متزلزل و بی حرمت را برای نظام به تصویر بکشد و او را به چاره جویی بنشاند. برای احیای بخشی از غرور و اعتماد به تاراج رفته این نسل که می تواند فاجعه نه تنها سیاسی، بلکه فرهنگی و اخلاقی را رقم بزند، هیچ اهمیتی ندارد که حاکمان انتخابات را ابطال کنند، احمدی نژاد را برکنار کنند، یا هر شعبده دیگری که در آستین دارند بازی کنند. مهم این است که نسل امروز در مقابل این خیزش عظیم آگاهی که بر شانه های استقامت خود آفریده است، مهر خود را بر صحنه سیاست ایران بزند. او در این راه طوق عدم مشروعیت دولت را به گردن نظام می اندازد تا هر گونه که خود می تواند خود را از قید آن رها کند. این اولین بار است که به جای روند پر زیان تضاد دولت ـ ملت، چرخه فاجعه بار تسلیم و شورش، مردم حاکمیت را به چنین بازی دشواری کشیده اند. اقتدار گرایان در مقابل این موج نیرومند حتا اگر چهار سال حکومت رسوای احمدی نژاد را پاسبانی کنند، اما در هر گام با جنبش مدنی نیرومندی مواجه هستند که نه می توان خفه اش کرد، نه به زندانش افکند و نه به دارش کشید. این شعار، حامیانی نیرومندی درون نظام دارد در عین اینکه ملموس ترین خواسته ملی است و ایضاً حق مسلم ماست. حین دنبال کردن این شعار و این مطالبه، جنبش دموکراتیک که امکان تداوم حضور یافته است، خواهد بالید و لاجرم سامانه های واقعی تری خواهد یافت.حتا بقای ذلت بار احمدی نژاد شکست این جنبش نیست زیرا که هیچ دولتی در ایران گرفتار چنین مبارزه و مبارزان پیگیری نبوده است. ما تمامیت نظام را که هزاران تارو پود بر اذهان بخش وسیعی از جامعه تنیده است، در مقابل خود قرار نمی دهیم. دولت احمدی نژاد اما برای اولین بار توافق همه تحول خواهان و تغییر طلبان است با بخش وسیعی از جامعه اصولگرا و حتا تا کنون غیر منتقد نظام. بر پایه این توافق مشق دموکراسی و آشتی ملی را به زیان تمامیت خواهی و استبداد در این سرزمین بنویسیم.

New video from Dariush/Poem, Mina Asadi

http://www.youtube.com/watch?v=jv0fdMge-Ns

Friday, July 3, 2009

Ahmadinejad is not elected president

We had this wonderful suggestion from Iran: each group of Iranians abroad, prepare a piece of white/green material and sign on it: Ahmadinejad is not Iran's elected president in various languages. Then we SEW these together and hang it from a famous place: ie,Eiffle tower on Ahmadinejd's inaugration.

Now, those who are willing to do so, please let your friends sign the material you purchase (Cotton about 1 meter wide with a free border of 10cm on all four sides for sewing - please sign with waterproof marker). Once you finish, email us and we will give you an address to post it.

Please Note we only have one week to do this so get cracking!

We will let you know when and where we are going to hang it. We want to include it in the Guiness Book of Records.

Thursday, July 2, 2009

Help find out the missing in the post-election Iran

Source:Campaign for Human Rights in Iran; Human Rights Watch; Reporters Without Border.
Thousands of Iranians have gone missing either dead or detained in the post election crackdown. The Guardian, with human rights groups has conducted a unique crowdsourcing project to help find out who the missing are.The Guardian/Thursday 2 Jly 2009
To get up date and information please go to:
www.guardian.co.uk/world/iran