مدرسه فمینیستی: روز چهارشنبه، 17 تیرماه جمعی از فعالان جنبش زنان با خانواده ژیلا بنی یعقوب دیدار کردند.
ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار و از اعضای کمپین یک میلیون امضاء و همگرایی جنبش زنان، پس از آغاز بازداشت گسترده روزنامه نگاران، فعالان اجتماعی و سیاسی، در روز 30 خرداد ماه به همراه همسر روزنامه نگارش (بهمن احمدی امویی) در خانه خود، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و روانه زندان شد. از دیگر زنان بازداشتی اخیر می توان به شیوا نظرآهاری، هنگامه شهیدی، مهسا امرآبادی، سمیه توحیدلو و... (و نیز کاوه مظفری از فعالان جنبش زنان) اشاره کرد. همچنین زینب پیغمبرزاده، فرناز کمالی، مریم بنی عاملی، سارا صباغیان نیز در سه هفته اخیر دستگیر و آزاد شده اند.
در این دیدار مادر ژیلا بنی یعقوب، عشرت اولیایی، درحالی که سعی می کرد از سرازیر شدن اشک های خود جلوگیری کند به جمع حاضران گفت: «همه جوانانی که امروز در زندان هستند مثل ژیلا فرزندان من هستند. در این 3 هفته ای که ژیلا و دامادم را زندانی کرده اند، جز یک بار که فقط یک دقیقه تلفن زد هیچ خبری نداریم. حتا وقتی تلفن کردن وقت نشد بپرسم کجاست و آیا در سلول انفرادی است؟ ما خانواده ها را در بی خبری کامل قرار داده اند نمی دانم فرزندم در چه وضعیتی به سر می برد.» مادر رنج کشیده ژیلا بنی یعقوب در ادامه افزود: «ژیلا همیشه دختر با روحیه ای است ولی به لحاظ جسمانی خیلی ضعیف است و برای همین واقعا نگرانم که بلایی سرش بیاید. روزها برایم تبدیل شده به انتظاری بی پایان در کنار تلفن و شب ها کابوس می بینم که نکند خدایی ناکرده بلایی سر ژیلا و دامادم بیاید. نگرانم، نگران همه جوانانی که امروز در بازداشت هستند، همه شان فرزندانم هستند.»
یکی از حاضران با ابراز همدردی با مادر ژیلا بنی یعقوب گفت: «ژیلا همواره در چهارچوب قانون فعالیت کرده است، چه موقعی که در مقام روزنامه نگار فعال بوده و چه در مقام فعال جنبش زنان. برای همین جای تعجب است که حاکمیت هیچ نوع صدایی را تحمل نمی کند و با برخوردهای فراقانونی و خشن، عمل می کند.»
یکی از خواهران ژیلا بنی یعقوب نیز گفت: «مادرم و من به هرجایی که فکر می کردیم ممکن است رد و نشانی از ژیلا و بهمن به ما بدهد مراجعه کردیم ولی هیچ کس به ما جواب نمی دهد. ما به زندان اوین، دادگاه انقلاب و نیز به مجلس برای دادخواهی نزد نمایندگان مجلس رفتیم. هر روز لیستی از کسانی که قرار است با قرار وثیقه یا کفالت، آزاد شوند روی دیوار دادگاه انقلاب می نویسند و مادرم هربار به امید این که نام ژیلا و بهمن را ببیند به آنجا می رود ولی هیچ نشانی از آنها نیست. دیگر واقعا نمی دانیم چه باید بکنیم.»
یکی دیگر از حاضران با اشاره به «غیرقانونی» بودن بازداشت ژیلا بنی یعقوب گفت: «ژیلا را که در تظاهرات دستگیر نکرده اند، بنابراین وقتی کسی را از خانه اش می برند، طبق قانون باید پیش از آن، احضاریه بفرستند، اما متاسفانه ما در همه برخوردهایی که صورت گرفته نمی بینیم که قانون، ملاک اقدامات آقایان باشد. برای همین واقعا تعجب می کنم چطور کسانی که خود باید مجری قانون باشند، غیرقانونی عمل می کنند و چطور از مردم انتظار دارند در چهارچوب های قانونی حرکت کنند. متاسفانه این ساختارشکنی ها از سوی مجریان قانون، به طنز تلخ جامعه ما بدل شده است.»
مادر ژیلا بنی یعقوب در انتهای این دیدار، خاطر نشان کرد: «من واقعا نمی دانم آنها از جان این روزنامه نگارانی که بازداشت کرده اند چه می خواهند، مگر این بچه های ما چه کرده اند؟ هر روز باید از صبح بیدار شوم و اشک بریزم. خانواده دامادم از شهرستان بلند شده اند آمده اند اینجا دنبال پسرشان. بعد هم دیدند که کسی جوابگو نیست. مادر دامادم دیگر از بی خبری، کلافه شده، کار ما این شده که با هم اشک بریزیم و از خدا بخواهیم که به دادمان برسد. حتا نگذاشته اند که بهمن یک بار با خانواده اش تماس بگیرد که لااقل مادرش از این همه دلشوره در بیاید.»
در این دیدار، همه حاضران ابراز امیدواری کردند که نیروهایی که غیرقانونی به بازداشت های گسترده دست زده اند، به قوانینی که خود وضع کرده اند احترام بگذارند و کلیه بازداشت شدگان را آزاد کنند
ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار و از اعضای کمپین یک میلیون امضاء و همگرایی جنبش زنان، پس از آغاز بازداشت گسترده روزنامه نگاران، فعالان اجتماعی و سیاسی، در روز 30 خرداد ماه به همراه همسر روزنامه نگارش (بهمن احمدی امویی) در خانه خود، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و روانه زندان شد. از دیگر زنان بازداشتی اخیر می توان به شیوا نظرآهاری، هنگامه شهیدی، مهسا امرآبادی، سمیه توحیدلو و... (و نیز کاوه مظفری از فعالان جنبش زنان) اشاره کرد. همچنین زینب پیغمبرزاده، فرناز کمالی، مریم بنی عاملی، سارا صباغیان نیز در سه هفته اخیر دستگیر و آزاد شده اند.
در این دیدار مادر ژیلا بنی یعقوب، عشرت اولیایی، درحالی که سعی می کرد از سرازیر شدن اشک های خود جلوگیری کند به جمع حاضران گفت: «همه جوانانی که امروز در زندان هستند مثل ژیلا فرزندان من هستند. در این 3 هفته ای که ژیلا و دامادم را زندانی کرده اند، جز یک بار که فقط یک دقیقه تلفن زد هیچ خبری نداریم. حتا وقتی تلفن کردن وقت نشد بپرسم کجاست و آیا در سلول انفرادی است؟ ما خانواده ها را در بی خبری کامل قرار داده اند نمی دانم فرزندم در چه وضعیتی به سر می برد.» مادر رنج کشیده ژیلا بنی یعقوب در ادامه افزود: «ژیلا همیشه دختر با روحیه ای است ولی به لحاظ جسمانی خیلی ضعیف است و برای همین واقعا نگرانم که بلایی سرش بیاید. روزها برایم تبدیل شده به انتظاری بی پایان در کنار تلفن و شب ها کابوس می بینم که نکند خدایی ناکرده بلایی سر ژیلا و دامادم بیاید. نگرانم، نگران همه جوانانی که امروز در بازداشت هستند، همه شان فرزندانم هستند.»
یکی از حاضران با ابراز همدردی با مادر ژیلا بنی یعقوب گفت: «ژیلا همواره در چهارچوب قانون فعالیت کرده است، چه موقعی که در مقام روزنامه نگار فعال بوده و چه در مقام فعال جنبش زنان. برای همین جای تعجب است که حاکمیت هیچ نوع صدایی را تحمل نمی کند و با برخوردهای فراقانونی و خشن، عمل می کند.»
یکی از خواهران ژیلا بنی یعقوب نیز گفت: «مادرم و من به هرجایی که فکر می کردیم ممکن است رد و نشانی از ژیلا و بهمن به ما بدهد مراجعه کردیم ولی هیچ کس به ما جواب نمی دهد. ما به زندان اوین، دادگاه انقلاب و نیز به مجلس برای دادخواهی نزد نمایندگان مجلس رفتیم. هر روز لیستی از کسانی که قرار است با قرار وثیقه یا کفالت، آزاد شوند روی دیوار دادگاه انقلاب می نویسند و مادرم هربار به امید این که نام ژیلا و بهمن را ببیند به آنجا می رود ولی هیچ نشانی از آنها نیست. دیگر واقعا نمی دانیم چه باید بکنیم.»
یکی دیگر از حاضران با اشاره به «غیرقانونی» بودن بازداشت ژیلا بنی یعقوب گفت: «ژیلا را که در تظاهرات دستگیر نکرده اند، بنابراین وقتی کسی را از خانه اش می برند، طبق قانون باید پیش از آن، احضاریه بفرستند، اما متاسفانه ما در همه برخوردهایی که صورت گرفته نمی بینیم که قانون، ملاک اقدامات آقایان باشد. برای همین واقعا تعجب می کنم چطور کسانی که خود باید مجری قانون باشند، غیرقانونی عمل می کنند و چطور از مردم انتظار دارند در چهارچوب های قانونی حرکت کنند. متاسفانه این ساختارشکنی ها از سوی مجریان قانون، به طنز تلخ جامعه ما بدل شده است.»
مادر ژیلا بنی یعقوب در انتهای این دیدار، خاطر نشان کرد: «من واقعا نمی دانم آنها از جان این روزنامه نگارانی که بازداشت کرده اند چه می خواهند، مگر این بچه های ما چه کرده اند؟ هر روز باید از صبح بیدار شوم و اشک بریزم. خانواده دامادم از شهرستان بلند شده اند آمده اند اینجا دنبال پسرشان. بعد هم دیدند که کسی جوابگو نیست. مادر دامادم دیگر از بی خبری، کلافه شده، کار ما این شده که با هم اشک بریزیم و از خدا بخواهیم که به دادمان برسد. حتا نگذاشته اند که بهمن یک بار با خانواده اش تماس بگیرد که لااقل مادرش از این همه دلشوره در بیاید.»
در این دیدار، همه حاضران ابراز امیدواری کردند که نیروهایی که غیرقانونی به بازداشت های گسترده دست زده اند، به قوانینی که خود وضع کرده اند احترام بگذارند و کلیه بازداشت شدگان را آزاد کنند
No comments:
Post a Comment