اگر ما احمدی نژاد را راحت بگذاریم که نخواهیم گذاشت، احمدی نژاد نیز ما را راحت نمیگذارد
روحی شفیعی
تلفن دستی من زنگ میزند، از شبکه تلویزیونی الجزیره خانمی که طی مصاحبه های قبلی با او اشنا شده ام ضمن سلام و احوالپرسی، خواهش میکند در استودیو تلویزیون حضور یابم تا راجع به انتخاب وزیر زن در کابینه احمدی نژاد صحبت کنم.
روز خوبیست و تصمیم دارم برای مدت کوتاهی کامپیوتر و اخبار ایران را کنار بگذارم و در پارک نزدیک منزلم گلهای رنگارنگ تابستان لندن را تماتشا کنم و شاید، تنها شاید نگرانی از وضعیت خواهران در بندم را برای مدتی هرچند کوتاه بفراموشی سپارم. اقای احمدی نژاد با انتخاب نابجایش اما این لذت کوتاه را از من دریغ کرد. از خانم مسئول برنامه بهر صورت معذرت خواستم که نمیتوانستم در برنامه اخبار حاضر باشم ولی در دل ارزو کردم ایکاش رئیس جمهور انتخابی داشتیم که در ان صورت همه کارهایم را میگذاشتم و برای پز دادن به اعراب هم که شده راهی استودیو میشدم. گواینکه از روزهای بعد از انتخابات و کودتا تا بحال بیش از انچه که لازم باشد در استودیو های مختلف شبکه های عربی بوده ام و در مورد رویدادهای ایران صحبت کرده ام و بویژه سعی کردهام احمدی نژاد واقعی را به توده عرب بشناسانم تا دل به طبل تو خالی نبندند.
اما این بار نخواستم دوباره نام رئیس جمهور کودتا با کمک من بر سر زبانها بیافتد گواینکه از چند ساعت قبلش همه خبرگذاریها با پخش این خبر، نام او را دوباره در صفحات خبری زنده کردند و ایشان موفق شد خود را از انزوای کامل به یمن نام زن به صفحه رسانه ها برای مدت کوتاهی بکشاند! زنان! چه دایره وسیع بسته ای که در درونش از همه قشرها وجود دارند چونکه بهر حال نیمی از جمعیت ایرانند. حاضر بودم در مورد همه کس حرف بزنم جز انها که منتخب احمدی نژادند چونکه شکی ندارم که پشت کاسه نیم کاسه ایست که ما هنوز از کم وکیفش خبر نداریم گرنه احمدی نژادی که طی روزهای مبارزه انتخاباتی برای زنان تره هم خورد نکرده بود چگونه بیکباره انقدر مترقی شده است که دو یا سه زن در کابینه وارد میکند؟ شاید هم امام زمان در کنارش نشسته و او را نصیحت کرده است!
هر چه باشد ما اکنون بیمن داشتن رئیس جمهور منتصب رهبر کبیر برای اولین بار در تاریخ این جمهوری وزیر زن داریم! انهم چه زنانی! فاطمه اجر لو همدست عباس پالیز دار و دارای حکم محکومیت قطعی قضائی! وحیده دستگردی گویا دکتر زندان اوین بوده است یعنی انقدر مورد اعتماد بوده است که بعنوان دکتر به زندانیان شکنجه شده و بیمار رسیدگی میکرده است ! افتخار از این بالاتر که ما جامعه زنان اکنون در تحت حاکمیت رئیس منتصب جمهور از این همه نعمت بر خورداریم! فراموش کنیم زنان زندانی و شکنجه دیده در بند را. از یاد ببریم ندا را که جلو چشمانمان پر پر شد و یا هنگامه شهیدی را که برای چندمین بار به پای چوبه دار میبرند تا مرعوبش کنند و یا سیلویا هاراطونیان را و یا شیوا نظر اهاری را و یا ژیلا را و مهسا را و همه زنان در بند را! ما اکنون وزیر زن داریم. باید تصمیم بگیرم بار دیگر که در تلویزیونهای عربی ظاهر شدم کمی هم که شده فخر بفروشم.
No comments:
Post a Comment